۱۰ فروردین ۱۳۹۲، ۱۲:۳۲ ب.ظ
گردآورندگان:
معصومه مددی
سپیده یزدی زاده
فهرست مطالب
مقدمه ...............................................................................................................2
تاریخچه مهندسی ارزش ..........................................................................................3
تعاریف مهندسی ارزش ...........................................................................................4
کاربرد مهندسی ارزش در صنایع.................................................................................5
ضرورت پرداختن به مهندسی ارزش ............................................................................6
اصول مهندسی ارزش .............................................................................................7
مراحل اجرایی مهندسی ارزش ...................................................................................9
دستاوردهای به کارگیری مهندسی ارزش ......................................................................16
تاریخچه مهندسی ارزش درایران ...............................................................................17
موانع فکری مهندسی ارزش.....................................................................................17
نتیجه گیری .......................................................................................................19
منابع وماخذ........................................................................................................20
مقدمه
مهندسی ارزش ، یکی از موفق ترین تکنیکهای حل مساله ، کاهش هزینه و بهبود عملکرد و کیفیت است . رویکرد کارکرد گرای مهندسی ارزش ، سرعت بالای به نتیجه رسیدن آن و راه حل های اجرایی که ارایه می کند ، از وجوه تمایز آن در مقایسه با دیگر تکنیکها و روش های مهندسی است .
ترویج و به کار گیری مهندسی ارزش و بهره مندی از مزایای آن در شرایطی که پروژه های بسیاری در کشور ما در حال تعریف و اجرا هستند ، بسیار ضروری به نظر می رسد . چنانچه در طی کمتر از پنج سال اخیر ، توجهات جدی نیز در بخش های دولتی و خصوصی به این مهم نشان داده شده و حرکت های مثبتی نیز انجام شده است .
یکی دیگر از رمزهای موفقیت مهندسی ارزش ، انجام کار تیمی است . تیمی که با هدف مشترک و با تخصص های مختلف ، کارکردهای یک پروژه یا محصول را بررسی می کنند و با بهبودی خلاقانه ، جایگزینی کم هزینه تر برای آن پیشنهاد می دهند.
هدف اصلی در مهندسی ارزش ، توجه به کارکرد است ، نه کیفیت و نه هزینه . چرا که تامین کارکرد ، کاهش هزینه و حفظ یا ارتقای کیفیت را خود به خود به دنبال دارد . برای آن که بهترین نتایج از انجام مطالعه مهندسی ارزش به دست آید ، توصیه متخصصان این است که مطالعه در اولین فازهای یک پروژه انجام شود. هرچه مطالعات پروژه و طراحی های آن نهایی تر باشند و پروژه به مراحل اجرایی نزدیک تر باشد ، امکان تغییر دادن آن و بهره مندی از ظرفیت های کاهش هزینه ، کمتر خواهد شد .
در ابتدای پروژه ، اعمال بیشترین تغییرات ممکن ، با کمترین هزینه انجام پذیر است .اما در پایان پروژه ، اعمال کمترین تغییرات با هزینه بالایی صورت خواهد پذیرفت . چرا که بسیاری از خریدها انجام شده و بخشهای عمده پروژه به اجرا رسیده اند. بدیهی است در چنین شرایطی، تصمیم گیری در مورد کوچک ترین تغییر وقتی ممکن است که تاثیر و تعامل آن با بسیاری از عوامل دیگر ، بررسی شده باشد .
تاریخچه مهندسی ارزش
به دنبال پایان جنگ جهانی دوم (1945- م) شرکت جنرال الکتریک دریافت هزینه های شرکت در دوران جنگ افزایش یافته است به همین دلیل مهندس ارشد این شرکت به نام لاورنس مایلز(Lawrence Miles) مامور بررسی علت افزایش هزینه ها شد . و پس از انجام بررسی های لازم دریافت که در زمان جنگ به علت فشارهای مختص زمان جنگ و تنگناها و ضرورتهای عملیاتی و زمانی ، برخی مواد ، مصالح و طرح ها جایگزین شده اند که از قضا دارای عملکرد بهتر با هزینه کمتر هستند ، لذا این امر را مد نظر قرار داده و پایه های اولیه مهندسی ارزش را در سال 1947 – م پایه گذاری کرد . به این طریق گام های موثری در جهت کاهش هزینه های شرکت جنرال الکتریک برداشته است .
پس از شناخت روش های ابداعی مهندسی ارزش به وسیله مایلز ، نیروی دریایی آمریکا در دهه 1950 در قراردادهای ساخت ناوهای جنگی خود به کارگیری مهندسی ارزش را در نظر گرفت ودر پی آن در سال 1962 – م به دستور مک نامارا وزیر دفاع اسبق آمریکا، وزارت دفاع این کشور به کارگیری مهندسی ارزش را در فعالیتهای خود آغاز کرد و سپس در دهه 80، به کارگیری مهندسی ارزش به عنوان یک اصل در کاهش هزینه ها در کل دولت آمریکا مرسوم شد و از این طریق وزارتخانه های آمریکا توانستند میلیون ها دلار در هزینه های خود صرفه جویی کنند .
به موازات توسعه روز افزون مهندسی ارزش در آمریکا، در سال 1969 انجمن آمریکایی مهندسی ارزش به نامSAVE Society American Value Engineering) ) کار خود را آغاز کرد و مهندسی ارزش از طریق این انجمن در سایر کشورها شناخته شد و توسعه یافت.در حال حاضر، این انجمن به عنوان یک انجمن بین- المللی مهندسی ارزش (Save International ) مشهورشده و در سطح جهانی مسئولیت هدایت و توسعه مهندسی ارزش را از طریق ارائه مقالات ، تربیت ارزیابان ، مدرسان VE ، عضویت اشخاص حقیقی و حقوقی و انجمن های مهندسی ارزش کشورها و حمایت علمی از آنها ، به عهده دارد .
به رغم اینکه کشورهای متعددی به کمک روش های پیشرفته توانسته اند عملیات خود را به نحو قابل ملاحظه ای بهینه سازند، نقش مهندسی ارزش در بهینه سازی مجدد مشهود است ، به طوریکه مهندسی ارزش، 30دلار بازگشت سرمایه به ازای یک دلار سرمایه گذاری را تضمین می کند .باید گفت که به مدت بیش از 50 سال استفاده از ابزارهای مهندسی ارزش در ارتقای بهره وری و کاهش هزینه ها در سطح جهان و حتی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، استفاده از این روش در ایران تا سالهای اخیر گمنام بوده و به جز چند مورد معدود، از مهندسی ارزش استفاده ای نشده است .
تعاریف مهندسی ارزش
پیش از پاسخ به این سوال که مهندسی ارزش چیست ؟ لازم است تا مفهوم "ارزش " مورد بررسی قرار بگیرد. نظر به اینکه ارزش درارتباط با کارکرد تعریف می شود، لذا تشریح مفهوم " کارکرد " نیز ضروری به نظر می رسد . ارزش کالا / خدمت متناسب با توجهی که مردم به آن نشان می دهند و مقدار بهایی که برای دستیابی به آن می پردازند تعیین می شود . به عبارت دیگر ، تولید کنندگان همواره باید از دید گاه مشتری در مورد ارزش تولیدات خود قضاوت کنند. هنگامی که مشتری بتواند کارکردهای مورد نیاز خود ( کارکردهای محصول خریداری شده ) را به پایین ترین قیمت ممکن بخرد ، بیشترین احساس رضایت را خواهد داشت ، این در حالی است که محصول/ خدمت خریداری شده لیاقت وجه پرداخت شده را داشته باشد.
V: شاخص ارزش
F: ارزش کارکرد های مورد نیاز
C : هزینه کل ( پرداخت واقعی )
V=f/c : شاخص ارزش یک عدد بدون بعد است .
معمولا وقتی شاخص ارزش بزرگتر از یک باشد نشان دهنده ارزش خوبی است و شاخص کوچکتر از یک وظیفه یا قطعه ای را نشان می دهد که نیازمند توجه و بهبود می باشد.
کارکرد : کارکرد آن چیزی است که از یک محصول / خدمت انتظار داریم . کارکردهای محصول / خدمت می تواند در دو دسته کارکردهای اساسی و کارکردهای فرعی مورد توجه قرار گیرد .
1) کارکرد اساسی (پایه) : چیزی است که باید انجام شود تا نیاز مصرف کننده را ارضاء کند . یک کارکرد اساسی ، مهمترین دلیل وجود محصول می باشد . یک سوال خوب برای تعیین کارکرد اساسی عبارت است از اینکه : " اگر این کارکرد را از محصول بگیریم آیا هنوز هدف محصول بر آورده می شود ؟"
2) کارکرد فرعی : کارکردهایی که باعث جذب مشتری به محصول / خدمت می شوند ، ولی در زمره کارکردهای اصلی قرار نمی گیرند . این کارکردها فراتر از کارکردهای اساسی بوده و از آنها پشتیبانی می کنند. راحتی ، قابلیت اطمینان و جذابیت (زیبایی) ازجمله کارکردهای فرعی یک محصول / خدمت به شمار می روند.
در اکثر مواقع ، برخی از این کارکردها مطلوب و دلخواه هستند . ولی در برخی مواقع وجود آن کارکرد در محصول / خدمت در نزد مشتری دارای ارزش زیادی نیست.این کارکردها بهترین انتخاب ها برای حذف شدن ویابهبود یافتن می باشند.هدف مهندسی ارزش در درجه اول تعیین کارکردهای مورد نیاز یک محصول/خدمت است ودر مرحله بعد تعیین اینکه چه چیزی می تواند آن کارکرد را به بهترین نحو انجام دهد.
"لارنس دی مایلز" در این مورد چنین می گوید : تحلیل ارزش یک روش خلاق و سازمان یافته است که هدفش شناسایی هزینه های غیر ضروری است . هزینه هایی که نه کیفیت یا کارایی یا طول عمر محصول را افزایش می دهند ، نه به چشم می آیند و نه مورد علاقه مشتری هستند .
تعریف انجمن مهندسی ارزش آمریکا (save) بدین صورت است که : مهندسی ارزش مجموعه تکنیک های نظام مند و کاربردی است که برای تشخیص کار کرد یک محصول / خدمت و تولید (انجام ) آن کارکردها با حداقل هزینه می باشد .
در فرهنگ مدیریت آمده است : " مهندسی ارزش ، فنی برای تعیین فعالیتهای تولید یک کالا ، ارزش گذاری برای آن فعالیتها و سرانجام تعیین فعالیتهایی است که کمترین هزینه را در بر داشته باشد" . بنابراین مهندسی ارزش یک رویکرد سیستمی و مبتنی بر کارکرد است که هر مرحله ای از خلق ایده، طراحی مواد و فرآیندها ، عملیات ساخت محصول و بازاریابی آن را ارزیابی می کند تا تمام کارکردهای مرتبط با آن در حداقل هزینه مناسب انجام گیرد . این روش، دامنه وسیعی را در بر می گیرد . باید توجه داشت که تاکید مهندسی ارزش فقط بر روی کاهش هزینه نیست، بنابراین :" نباید مهندسی ارزش را با روش های مدرن یا سنتی کاهش هزینه، اشتباه گرفت ، زیرا این روش ، روش بسیار جامعی است که بر پایه تحلیل وظیفه بنا شده است و به دنبال بهبود در ارزش، بدون قربانی کردن کیفیت یا اعتبار یا طول عمر محصول است".
کاربرد مهندسی ارزش در صنایع و خدمات
مهندسی ارزش که بعد از دوران جنگ جهانی دوم شکل گرفته است ، بیش از 50 سال است که در فعالیتهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته و توانسته است نقش موثری در افزایش بهره وری ایفا کند . امروزه این باور به وجود آمده است که مهندسی ارزش و روش های وابسته از قبیل آنالیز ارزش (value analysis) ، مدیریت ارزش (value management) یا برنامه ریزی ارزش (value planning) از موثرترین روش ها ها جهت ارتقای سطح بهره وری و کاهش هزینه ها است . به همین دلیل شرکت ها ، سازمان ها و طرح های بزرگ ، استفاده از مهندسی ارزش را در سرلوحه امور خود قرار داده و بخش های ویژه ای برای این مهم پدید آورده اند و بدین ترتیب هزینه های خود را به صورت قابل ملاحظه ای کاسته و به بهره- وری بالایی دست یافته اند .
به طور خلاصه ، مباحث مربوط به هزینه ، بهبود روش و هدف گذاری ، ضرورت به کارگیری و حضور مهندسی ارزش را پررنگ می کند. بنابراین استفاده از مهندسی ارزش یک روش نظام مند و گروهی حل مساله است که از طریق آن ، می توان به اهدافی دست یافت . این اهداف شامل کاهش هزینه های سرمایه گذاری و کاهش دوره بازگشت سرمایه است .
بهبود و بهینه سازی فرایندهای طراحی ، ارتقای کیفیت و کمیت و ارتقای خدمات بعد از فروش از دیگر موارد به شمارمی رود . بهبود هدف گذاری ها، کاهش قیمت تمام شده ، بهینه سازی نگهداری و تعمیرات ، تعیین و ارتقای فناوری و بهینه سازی فرایندهای ساخت، کاهش ضایعات و ارتقای شاخص های بهره وری از دیگر اهداف مهندسی ارزش به شمار می رود. ارتقای سطح عملکرد نیروی انسانی و بهینه سازی عوامل محیط زیست نیز از دیگر موارد را تشکیل می دهد .
در آغاز این روش فقط در محیطهای سخت افزاری به کار گرفته شد وتوسعه یافت . ولی در سالهای اخیر این روش در بسیاری از محیطهای جدید و غیر سخت افزاری نیز به کار می رود . مهندسی ارزش در حوزه های مختلف و در ارتباط با محصولات / خدمت گوناگون قابل استفاده است ( به عنوان مثال می توان کارکردهای یک برنامه ، پروژه، سیستم ، محصول ، نوع تجهیزات ، خدمات ، تسهیلات ، ساختمان سازی ، دوره آموزشی ، مدیریت سیستمها و روش ها ، تحلیل خرید ، تخصیص منابع ، بازاریابی و... را از طریق مهندسی ارزش مورد تجزیه و تحلیل قرار داد) . بنابرای روش مهندسی ارزش را می توان در همه جا به کار برد. ولی دامنه کاربرد این روش معمولا توسط ذهنیت کاربران ، محدود می گردد .
ضرورت پرداختن به مهندسی ارزش
اصولا درجه موفقیت سازمان ها در یک بازار رقابتی برشناخت آنها از نیاز مشتریان ( مصرف کنندگان ) و تلاش در جهت بر آورده کردن این نیاز استوار است . عرضه محصولات / خدمت باید رضایت مشتری را جلب کرده و قابلیت عرضه به بازار و رقابت را داشته باشد و از کیفیت مطلوب و قیمت مناسب برخوردار باشد . همچنین حفظ زمان تولید ، تحویل به موقع ، انجام خدمات پس از فروش و رعایت کامل قوانین اقتصادی و زیست محیطی نیز از شرایط اصلی موسسات برای موفقیت بیشتر به خصوص در یک بازار رقابتی هستند . سازمانها برای پاسخگویی به نیاز مشتریان خود با محدودیت منابع روبرو هستند .بنابراین هر موسسسه ای می تواند فرایند و روشهای مقرون به صرفه ( کاهش دهنده هزینه ها ) را به کمک مهندسی ارزش شناسایی کرده و از این طریق تامین خواست مشتریان را با صرف حداقل هزینه محقق سازد . به طور کلی مهندسی ارزش به عنوان یک ابزار مدیریتی می تواند منجر به نتایج ذیل شود :
1- پایین آوردن هزینه تولید؛
2- به حداقل رساندن پیچیدگی های تولید؛
3- کم کردن زمان تولید؛
4- استفاده از اندیشه ها و خلاقیتها؛
5- تامین کامل نیازهای مشتریان و افزایش رضایت آنها؛
6- افزایش رضایت و انگیزه همکاران به واسطه افزایش سطح عملکرد آنها؛
7- بهینه کردن فرایندهای کاری ؛
8- کاهش مخارج سرمایه گذاری؛
9- ارتقاء یا اثبات کیفیت ( نه کاهش هزینه به قیمت کاهش کیفیت )؛
10- افزایش سهم بازار و حصول اطمینان برای سود آوری؛
11- افزایش توان رقابت در بازار.
اصول مهندسی ارزش :
مهندسی ارزش دارای سه جنبه مهم می باشد که عبارتند از :
1- استفاده از تیمهای چند کاره
2- روش سیستماتیک ارزیابی ارزش و کارکرد محصول : ارزش کالا یا خدمت متناسب با توجهی که مردم به آن نشان می دهند و مقدار بهایی که برای دستیابی به آن می پردازند ،تعیین می شود . کارکرد نیز آن چیزی است که از یک کالا یا خدمت انتظار داریم ، که می تواند در دو دسته کارکردهای اساسی و کارکردهای فرعی مورد توجه قرار گیرد .
3- تمرکز بر روی ساده سازی محصول : ارنست بوی رئیس انجمن مهندسین ارزش آمریکا معتقد است : " مهندسی ارزش الویتی برای عنصر خاصی قایل نیست بلکه فقط روش است برای فکر کردن . آن تعدادی روش یا تکنیک را به منظور به کار گیری در مراحل عمل خود به خدمت می گیرد ".
اصول مهندسی ارزش شامل وظایف ، تکنیک ها و سوالات کلیدی است که به دنبال کسب اهداف طرح کار مهندسی ارزش استفاده شده و هدف آن " دستیابی به طراحی عالی " می باشد به طوری که می تواند توسط هر فرد یا سازمانی به کار گرفته شود . این اصول از نظر تصمیم گیری و حل مساله دارای اهمیت ویژه ای بوده و شامل موارد ذیل می باشد :
1- از کار تیمی استفاده کنید؛
2- بر موانع غلبه کنید؛
3- روابط انسانی خوبی داشته باشید؛
4- شنونده خوبی باشید؛
5- از سوالات کلیدی استفاده کنید؛
6- از چک لیست استفاده کنید؛
7- همه چیز را ثبت کنید؛
8- خوب قضاوت کنید؛
9- دارای تفکر بهبود کیفیت باشید .
بنابراین موضوعی که برای مطالعه آن ، مهندسی ارزش مورد استفاده قرار می گیرد باید دارای دو خصوصیت باشد
الف ) دارای هزینه بالا باشد تا امکان صرفه جویی به اندازه ای شود که مطالعه روی آن ارزشمند گردد .
ب ) دارای ارزش پایین یا عملکرد ضعیف باشد تا بتواند برای بررسی روش های جایگزین توجیه پذیر گردد.
تفاوت مهندسی ارزش با سایر روش ها ممکن است باعث شود افرادی که دانش کافی در زمینه مهندسی ارزش ندارند ، این روش را مانند سایر روش های کاهش هزینه بدانند که این امر به علت عدم شناخت آنها از آنچه که VE نمی باشد اتفاق می افتد .
اساس و پایه مهندسی ارزش بر تجزیه و تحلیل کارکرد استوار است و از میان تکنیک های زیاد مورد استفاده جهت حل مسایل ، فقط رویکرد VE جهت تجزیه و تحلیل کارکرد از طریق به کار گیری تکنیک های تفکر خلاق شناخته شده است و به این علت از سایر تکنیک های کاهش هزینه متمایز است . همچنین از طریق تعریف VE و ماهیت آن متوجه می شویم که آن با هدف ساده کاهش هزینه های موجود ، فاصله زیادی دارد و قادر به استفاده از پتانسیل های خلاق و بیکار افتاده انسان جهت حل مساله می باشد . تکنیک های دیگر بر روی صرفه جویی پولی متمر کز هستند اما مهندسی ارزش بدین گونه عمل نمی کند بلکه زمانی که کارکردها مورد بررسی قرار می گیرند ، صرفه جویی پولی به صورت خودکار ودر حداکثر میزان انجام می گیرد .
پیش از به کار گیری مهندسی ارزش ، روشهای دیگری برای کاهش هزینه وجود داشت و تاکید آنها به روی هزینه مواد و نیروی کار بود که این امر باعث تولید محصولاتی با کیفیت می گردید . بنابراین در سیستمهای صنعتی ودفاعی مورد استفاده قرارمی گرفتند ، اما مهندسی ارزش هیچگاه به دنبال چنین راه حلی نمی باشد. در تمامی روش های سنتی کاهش هزینه به روی نقشه قطعه توجه و تمرکز دارند وبه جای کارکرد ، خود قطعه را ارزیابی می کنند ، در صورتی که مهندسی ارزش ، طراحی قطعه و خدمات را به طور کامل نمی پذیرد و طراحی مجدد را بر اساس انجام وظایف در پایین ترین هزینه ممکن انجام می دهد.
رویکرد مهندسی ارزش جهت بروز خلاقیت در پرسنل ، ایجاد انگیزه می نماید . این روش با سایر روشهای کاهش هزینه متفاوت می باشد، چرا که با دو عامل کاهش ارزش یعنی" زمان " و " عادت " مبارزه می کند. این عامل – زمان و عادت – ریشه ایجاد ارزش کارکردی پایین می باشند که می توان با تکنیکهای خلاق مهندسی ارزش بر آنها غلبه نمود . برای مثال ، اغلب فشار زمانی وجود دارد و هیچ کس در صنعت ، زمان کافی برای انجام تمام پروژه های مهم خود ندارد و لازم است کارها را تا جایی که امکان دارد سریع تر انجام داد . در کارهای اضطراری ، زمانی برای بازگشت به عقب و طراحی با ارزش بهتر کار وجود ندارد. در بیشتر موارد از افراد خواسته می شود که کارها را به موقع انجام دهند و بندرت از آنها خواسته می شود که بر روی فرایند جدید تولیدی با مواد جایگزین نظر دهند و خیلی کمتر از آنان در مورد پیشنهاد طرح دیگر نظر خواهی می گردد. مثالهای بی شماری از طراحی های ضعیف به علت محدودیت زمانی وعدم موشکافی وجود دارد که لازم است محصول یا خدمت مجددا طراحی گردد ولی چنانچه این محصولات بر اساس ارتباط کارکرد – ارزش طراحی شده بودند، دیگر به این دوباره کاریها احتیاجی نداشتیم.
مراحل اجرایی مهندسی ارزش
سه مرحله اصلی مطالعه ارزش، بر اساس استاندارد منتشر شده انجمن بین المللی مهندسین ارزش، به ترتیب پیش مطالعه، مطالعه ارزش و مطالعه تکمیلی هستند.
مدت زمان انجام مرحله های مختلف مطالعه مهندسی ارزش از پیش تعیین شده و قطعی نیست. دونالد هنان نایب رییس انجمن بین المللی مهندسی ارزش آمریکا ، زمان مورد نیاز برای مرحله پیش مطالعه را 1 تا 3 روز و مرحله مطالعه را 4 تا 5 روز ذکر کرده است. برخی دیگر برای هر مرحله یک هفته زمان را کافی می دانند. در شرایط کاری کشورما ایران ، در نظر گرفتن مدت زمان 30روز کاری برای هر سه مرحله معقول به نظر می آید. به هر حال نباید فراموش کرد که مهندسی ارزش یک فعالیت ضربتی است و باید در کوتاه ترین زمان ممکن انجام شود.
مرحله پیش مطالعه
در مرحله پیش مطالعه ، همان طور که از نامش پیداست ، مجموعه فعالیت هایی را انجام می دهیم که برای مطالعه ارزش ، ضروری هستند . اقداماتی را مورد توجه قرار می دهیم که پیش نیازها و ضرورت های ما را به هنگام مطالعه اصلی ، بر آورده می سازند . موارد زیر ، با فرض مشخص بودن پروژه مورد مطالعه، از جمله فعالیت های شش گانه مرحله پیش مطالعه هستند .
1- مشخص کردن نیازها و خواسته های کارفرما، کاربران و مشتریان پروژه
نظرات مشتریان و کاربران و یا به عبارت دیگر ذی نفعان پروژه یا محصول مورد مطالعه ، به دو روش قابل گرد آوری است.یکی آن که در محل استقرار ایشان ، نشست هایی را با تمرکز بر خواسته ها و نیازها ترتیب دهیم و دیگری این که بازار محصول یا به کار گیری دستاوردهای پروژه را مورد مطالعه قرار دهیم ترکیب دو روش ذکر شده ، نتیجه بهتری در پی دارد.
اهداف ما از انجام این فعالیت عبارتند از :
1- تشخیص اولین برخورد مشتری با محصول ؛
2- تشخیص و الویت گذاری ویژگی های مهم پروژه یا محصول؛
3- تشخیص و الویت گذاری ضرورت های مدنظر کاربران و مشتریان پروژه یا محصول؛
4- مقایسه پروژه یا محصول با موارد مشابه.
2 – گرد آوری مجموعه داده ها و اطلاعات پروژه
برای گرد آوری مجموعه کاملی از داده ها ، دو دسته منبع اطلاعاتی اولیه و ثانویه قابل استناد هستند . منابع اطلاعاتی اولیه ، خود دو گونه اند : یکی انسان ها و دیگری مستندات . منظور از منابع اطلاعاتی انسانی ، کاربران ، مصرف کنندگان ، طراحان ، معمارها ، گروه های اقتصادی و مالی مرتبط با شناسایی هزینه ها و تخمین آنها ، کارشناسان بازاریابی ، دست اندرکاران نگهداری و تعمیرات ، سرویس کاران و نیروهای پشتیبانی ، سازندگان و تامین کنندگان قطعات ومشاوران پروژه یا محصول هستند . منابع اطلاعاتی مستند نیز دربرگیرنده نقشه ها، طرح های توجیهی پروژه، نمودارهای تولید ، فرم های طراحی و تکمیل شده ، دستورالعمل های موجود و موارد مشابه هستند. اما منابع ثانویه ،تولید کنندگان محصولات مشابه ، استانداردهای طراحی و مهندسی ، نتایج آزمون ها ، گزارش های عدم کارایی یا شکست سیستم های مشابه و حتی نشریه های مرتبط با مطالعه ما هستند . یکی از منابع بسیار مفید ومهم اطلاعاتی ، می تواند مجموعه اطلاعات پروژه های مشابه یا تجربه های مرتبط با موضوع کار ما باشد.هرچه داده های در دسترس ما کمی تر باشند ، بهتر است .
یک منبع اطلاعاتی ثانویه دیگر ، بازدید سایت پروژه یا محصول ، توسط تیم مطالعه ارزش است . منظور از سایت ، مکان واقعی خط تولید ، دفتر کار، کارگاه ساختمانی و یا محل به کار گیری ، نصب و راه اندازی یک سیستم نرم افزاری و یا سخت افزاری جدید است . اگر چنین مکانی وجود نداشته باشد ، بازدید ما محدود به تسهیلات و تجهیزات و فعالیتهایی است که در آینده به کار گرفته خواهد شد . اینها منابع ارزشمند اطلاعاتی هستند که در آینده نیز مورد استفاده گروه مطالعه قرار خواهند گرفت .
3-تعیین معیارهای ارزیابی
به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای انجام مطالعه، تیم باید مشخص کند که چه معیارهایی را برای ارزیابی پیشنهادها یا گزینه ها مدنظر قرار می دهد . همچنین تیم باید معلوم کند که این معیارها ، چه ارتباط مهمی با گزینه های پیشنهادی پایان مطالعه خواهند داشت . این معیارها و یا شاخص ها و اهمیت آنها ، با تبادل نظر هم زمان مشتری / کاربر و مدیران پروژه تعیین می شو د . معیارها باید مستقل از یکدیگر باشند و تامین شدن آنها ، به معنای حصول رضایت سفارش دهنده مطالعه باشد . معیارها فراخور شرایط هر پروژه متفاوت هستند . مثلا در این زمینه مواردی این چنین می توانند مطرح باشند ، راحتی ساخت ، راحتی نگهداری و تعمیرات ، صرفه جویی مالی اولیه ، زمان تولید ، زمان تحویل ، تایید سازمان ناظر ، عدم تداخل با دیگر پروژه ها ، ایمنی ، کاهش آلودگی محیط زیست ، امکان واگذاری به پیمانکار و کاهش ریسک . بدیهی است این معیارها تنها بخشی از معیارهای واقعی است و موارد دیگری که معمولا در پروژه های متعدد ، مد نظر سازمان کارفرما قرار دارد ، می تواند در مرحله پیش مطالعه تعیین گردد. شاید پروژه ای با تنها دو یا سه معیار ، مهندسی ارزش شود و ممکن است پروژه دیگری چندین معیار ارزیابی داشته باشد .
4-تعیین محدوده مطالعه ارزش
گروه مطالعه باید از محدوده ای که قرار است روی آن تمرکز و کار کند ، اطلاع داشته باشد.این محدوده، خطوط قرمز فراتر نرفتن تیم ، در مرحله گرد آوری اطلاعات و پرهیز از افزایش ناآگاهانه داده های ورودی را ترسیم می کند .
محدوده مطالعه ، نقطه شروع پروژه مهندسی ارزش تا به پایان رسیدن آن را به تیم نشان می دهد . به بیان دیگر ،این مرزبندی به گروه می گوید که چه چیزهایی جزومطالعه نیستند. چنین محدوده ای ، باید توسط سفارش دهنده مطالعه ارزش ، مشخص گردد. دقت کنیم که سفارش دهنده مطالعه ارزش ، لزوما کارفرمای پروژه نیست ، بلکه ممکن است دستگاه مهندسی مشاور یا دیگر ذی نفعان پروژه نیز ،انجام این مطالعه را درخواست کنند و هزینه های آن را هم متقبل شوند . بدین ترتیب موفق خواهند شد ، ضمن حفظ یا ارتقای کیفیت پروژه، از هزینه های آن نیز بکاهند .
5- نحوه ایجاد مدل داده ها
براساس تعیین محدوده مطالعه و توافق بر آن ، گروه باید مدل هایی را برای پردازش داده های مورد نیاز مطالعه ایجاد کند ، تا بتواند از این طریق ، دانسته ها و اشراف خود بر پروژه را افزایش دهد . این مدل های داده ای ، شامل مدل هایی است نظیر مدل های فضا ، مدل هزینه ، مدل زمان و مدل انرژی . علاوه بر این مدل ها ، می توان از نمودارها ، فلوچارت ها و توزیع های آماری که فراخور هر پروژه ،بدان ها نیاز خواهد بود نیز، استفاده کرد . مثلا در بسیاری از صنایع ، استانداردهایی برای فضا وجود دارد . به ازای هر واحد تولید محصول الف وجود ب متر مربع فضای تولیدی و پ متر مربع فضای اداری ضروری است . چنین اطلاعاتی در طول مطالعه به تیم مهندسی ارزش ، کمک بسیاری خواهد کرد .
6-تامین امکانات مورد نیاز تیم مطالعه
تسهیل گر تیم مطالعه ارزش ، باید برنامه کاری ، محل بر گزاری جلسه های تیم و نیازهای اعضاء را معین و فراهم کند . او باید وظایف هر یک از اعضای تیم را مشخص کند و اطمینان حاصل نماید که شرایط گردهم آمدن اعضاء ، برای تبادل اطلاعات و بررسی شایسته پروژه ، مهیا است . این شرایط در بر گیرنده موارد اجرایی هماهنگی رفت و آمد اعضا به محل بر گزاری جلسه ها ، تدارکات پذیرایی و وجود دستگاههای صوتی و تصویری سالم و دیگر موارد مرتبط است .
مرحله مطــالعه ارزش
مرحله مطالعه ارزش ، در بر گیرنده گا م های عملیاتی پیاده سازی متدولوژی ارزش است . در حقیقت آن چه لری مایلز و گذشتگان انجام می دادند ، به کار گیری همین مرحله کلیدی است . این متدولوژی ، زمانی اثرات قابل توجهی در پی خواهد داشت که شش فاز زیر، به ترتیب به کار گرفته شود : فاز اطلاعات ، تحلیل کارکرد، خلاقیت ،ارزیابی ، توسعه و ارایه . در حین پیشرفت مطالعه تیم ، ممکن است اطلاعات جدید منجر به بازگشت گروه به فازها و مرحله های پیشتر شود اما هرگز مجاز نیستیم مرحله یا گامی را حذف کنیم .
فاز اطلاعات
هدف فاز اطلاعات ، کامل کردن مجموعه اطلاعاتی است که در مرحله پیش مطالعه گرد آوری شده اند . اگر اطلاعات تدارک شده در مرحله قبل ، نظر اعضای تیم را به هر دلیلی تامین نکرده باشد ، گروه بر اساس مطالعات و تحقیقات خود در مورد پروژه محول شده ، به پرسش از نمایندگان سفارش دهنده مطالعه می پردازد . بدین ترتیب می توان کمبودهای اطلاعاتی گروه را تامین کرد . اگر بازدید از سایت در مرحله پیش مطالعه ، انجام نشده باشد ، در این فاز ، گروه به محل سایت می روند و پروژه و مساله آن را از نزدیک، بازدید وبررسی می کنند.
فاز تحلیل کارکرد
اگر خلاقیت و کار تیمی را روح مهندسی ارزش بدانیم ، قلب تپنده و شریان حیاتی آن را باید تعیین و تحلیل کارکرد فرض کنیم. در واقع ، این رویکرد کارکرد گرای متدولوژی ارزش است که آن را از دیگر روش ها و تکنیک های بهبود ، متمایز می کند .هدف این فاز ، مشخص کردن صریح محدوده هایی از حیطه مطالعه ارزش در پروژه است که بیشترین سودمندی را به دنبال دارند . در حقیقت ، از طریق این فاز می خواهیم پی ببریم که ادامه مطالعه در کدام سمت و سو و با کدام توجهات مفیدتر است.
تیم مطالعه در این فاز اقدام های زیر را انجام می دهند :
1- شناسایی و تعیین هر یک از کارکردهای خرید و فروش محصول. تعیین کارکرد هم از دیدگاه خریدار و هم از منظر فروشنده انجام پذیر است .
2- دسته بندی کارکردها به دو گروه کلی اصلی و ثانویه
3- گسترش کارکردهایی که در گام اول تعیین شده اند ( این گام ، به دلخواه تسهیل گر و تیم مطالعه انجام می پذیرد )
4- ترسیم و ایجاد یک مدل کارکردی ، مانند مدل منطقی / سلسله مراتبی کارکردها یا نمودار تکنیک سیستمی تحلیل کارکرد (FAST)
5- تخصیص هزینه و یا دیگر معیارهای قابل اندازه گیری و شمارش برای هر یک از کارکردها
6- تخمین بهای کارکرد با توجه به خواسته ها و نیازهای کاربر / مشتری برای هر کارکرد
7- مقایسه هزینه و بهای کارکردها ، به منظور تعیین بهترین رویکرد بهبود
8- ارزیابی دقیق کارکردها و لحاظ کردن آنها بر مبنای برنامه /عملکرد پروژه
9- انتخاب مناسب ترین کارکردها، برای ادامه فرایند تحلیل
10- تعریف دوباره محدوده مطالعه
فاز خلاقیت
هدف فاز خلاقیت ، تولید ایده های متعدد، برای عملیاتی کردن هریک از کارکردهای انتخاب شده در انتهای فاز تحلیل کارکرد است . فاز خلاقیت را عده ای از متخصصان ، فاز تفکر و تعمق نیز نامیده اند. خلاقیت به عنوان روح مهندسی ارزش ، نقش تعیین کننده ای در به دست آوردن نتایج قابل توجه از متدولوژی ارزش دارد .
بروز خلاقیت، همانطور که می دانیم ، بستگی بسیاری به انسان ها دارد . ذهن باز ، تجربه ، تسلط به ابزار و فنون ایده پردازی ، از جمله ویژگی های اعضای تیم مطالعه ارزش است . عامل موثر دیگر در بروز ایده های مناسب پروژه ، محیط و فضای بروز خلاقیت است . از این رو، مکان برگزاری جلسه ایده پردازی نیز دارای اهمیت خاص است . پاکیزگی ، روشنایی ، نظم و ترتیب، وجود گل و گیاه و چیدمان مناسب مبلمان و وسایل این فضا ، باید مورد توجه قرار گیرد .
طوفان فکری ، از جمله متداول ترین تکنیک های خلاقیت و روش های ایده پردازی است که معمولادر مطالعه های مهندسی ارزش نیز، مورد استفاده قرار می گیرد . دونالد هنان به کارگیری روش گوردون را در این فاز، توصیه می کند . او معتقد است این روش ، نسبت به طوفان فکری بهتر و موثرتر عمل می کند .
در روش طوفان فکری ، قضاوت یا بررسی ایده ها تا مرحله ارزیابی ، به شدت ممنوع است . کیفیت هر ایده یا راه حل ، در فاز بعدی مورد تحلیل قرار می گیرد و در این فاز فقط کمیت مهم است .باید دقت شود که در این مقطع ، تنها تولید بیشترین تعداد ایده توسط حاضران در جلسه دارای اهمیت است . در جلسه طوفان فکری که معمولا با یک نرمش فکری آغاز می شود . هیچ کس حق ندارد، حتی به ایده های مضحک ، پیش پا افتاده ، به ظاهر بچه گانه یا خنده دار دیگران پوزخند بزند و ایده های بیان شده را به تمسخر بگیرد . هر چه این فضا و ایده ها ، فانتزی تر و عجیب تر باشند بهتر است . و هر چه از این جلسه صدای خنده بیشتری به گوش برسد ، نشان دهنده بکرتر بودن ایده های پیشنهادی است .
فاز ارزیابی
هدف از این فاز، همانندسازی ایده های تولید شده در فاز خلاقیت و انتخاب ایده های دارای امکان بسط و توسعه در فرایند مطالعه ارزش است .
در این فاز، با توجه به معیارهای معین شده در مرحله پیش مطالعه ، ایده ها را مرتب و رده بندی می کنیم. چنین فرایندی، معمولا با چند گام ،زیر همراه است :
1- ایده های بی ربط و بی معنا یا مغشوش ، حذف می شوند .
2- ایده های مشابه ، باتوجه به امکان به کارگیری آنها در بلند مدت یا کوتاه مدت دسته بندی می شوند. این دسته بندی ، می تواند عنوان های موضوعی نظیر مواد ، مکانیک ، تاسیسات ، برق ، بدنه، موتور ، پمپاژ و فرایندهای خاص داشته باشد .
3- یکی از اعضای تیم، داوطلب می شود تا در بررسی های آتی و ارزیابی های دقیقی که انجام خواهد شد، به طور مجزا از هر ایده دفاع کند . بهتر است ، هر ایده یک وکیل مدافع داشته باشد . اگر کسی حاضر نشد دفاع و جانبداری از ایده ای را بپذیرد ، آن ایده باید در همین مرحله حذف شود . چرا که ایده ( های ) مذکور، از نظر هیچ یک از اعضاء ، دارای ارزش دفاع و توجه نبوده است ، به همین دلیل چنین ایده فاقد مدافعی ، قابل حذف است
4- فایده ها و امتیازات و همچنین مضرات و اشکالات هر ایده ، فهرست می شود .مثلا ممکن است راه حلی کاملا انجام پذیر و موثر و مطلوب باشد ، اما بسیارگران تمام شود و یا تامین امکانات آن نیازمند زمان زیادی باشد . اینها در کنار موارد و ملاحظات دیگر ، باید مکتوب شوند .
5- ایده های هر دسته ، با توجه به الویت و اهمیت معیارهای ارزیابی – که در مرحله پیش مطالعه تصریح شده اند – رتبه بندی می شوند .این رده بندی و الویت گذاری ، می تواند با استفاده از اتفاق نظر اعضای تیم از طریق رای گیری و یا به کار گیری تکنیک های مختلف و روش های شناخته شده و متداول دیگر ، انجام شود . مهندسان صنایع با اغلب این روش ها آشنا هستند و آنها را در آنالیز های تصمیم گیری به کار می گیرند .
6- اگر بنا به دلیلی ، باید از ترکیب ایده ها صرف نظر شود و امکان این ترکیب وجود نداشته باشد، از آنالیز ماتریسی برای مقایسه ایده هایی که یک کارکرد را تامین می کنند ، استفاده می کنیم .
7- ایده های منتخب برای توسعه و بسط یافتن در پیشبرد مطالعه را مشخص کنید . اگر هیچ یک از ایده هایی که ترکیب و دسته بندی شده اند ، معیارهای تعریف شده را در خود نداشت ، تیم مطالعه ارزش ، باید فاز خلاقیت را دوباره انجام دهد .
فاز توسعه
هدف از فاز توسعه ، انتخاب و ترکیب بهترین راه حل های فاز ارزیابی و طرح بهترین گزینه ها برای بهبود ارزش است . مجموعه اطلاعاتی که توسط داوطلب دفاع از هر گزینه پیشنهادی ، آماده شده اند باید برای انجام ارزیابی اولیه سفارش دهنده مطالعه، بررسی شود . یعنی، مجموعه اطلاعات فنی ، مالی و برنامه ریزی پروژه ، به منظور تایید اجرایی و اقتصادی بودن آن ویا به تعبیری دیگر ، برای امکان سنجی ، باید به داوری ذی نفع پروژه ومطالعه ارزش گذارده شود .
1- بهترین و باارزش ترین گزینه،انتخاب شده و تحلیل منافع و نیازهای اجرایی آن انجام می شود. این تحلیل ، شامل تخمین هزینه های اولیه ،هزینه های دوره عمر و هزینه های اجرا است .این هزینه ها با لحاظ شدن ریسک و مخاطرات مالی ،محاسبه و منظور می شوند.
2- منابع عملکرد پیشنهادی باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
3- مجموعه اطلاعات فنی هرگزینه ،باید مورد بررسی قرار گیرد.
4 – یک برنامه اجرایی که شامل زمان بندی پیشنهادی تمامی فعالیت های اجرایی ، تخصیص گروه کاری و نیازهای مدیریتی باشد ، آماده شود .
5– توصیه های تیم برای گزینه (های) پیشنهادی کامل گردد. این توصیه ها ، در برگیرنده هر نوع شرایط منحصر به فرد پروژه مورد مطالعه است . مواردی که پس از مطرح شدن به کارگیری تکنولوژی جدید در نظر گرفتن ملاحظات سیاسی ، تاثیر و ارتباط باپروژه های در حال اجرای دیگر و برنامه های بازاریابی ، بروز پیدا می کنند .
فاز ارائه
هدف از فاز ارائه ، ارائه دستاوردهای مطالعه ارزش توسط گروه و حصول اطمینان سفارش دهندگان مطالعه از جمله طراح پروژه ، ذی نفعان پروژه و دیگر مدیران اجرایی آن ، از انجام شرح خدمات مطالعه و توافق بر عملیاتی بودن توصیه های تیم مهندسی ارزش است .
این کار با ارائه حضوری و شرح شفاهی نتایج ونیز ارائه یک گزارش کتبی همراه خواهد بود . در اینجا تیم مطالعه ، به عنوان آخرین وظیفه خود ، پیشنهاداتشان را به کسانی که در تصمیم گیری نقش دارند ، ارائه می نمایند . در حقیقت گروه تصمیم ساز یعنی مشاور مهندسی ارزش ، گزینه های تصمیم را برای تصمیم گیرندگان بیان می کنند .
در حین ارائه و بحث وبررسی های مرتبط با آن ، تیم مطالعه ، یا از تایید کار خود واطمینان از انجام شدنی بودن آن ، مطلع می شود ویا در می یابد که نیاز به اطلاعات تکمیلی دارد وباید آن را به دست آورد .
مطالعه تکمیلی
هدف انجام مرحله مطالعه تکمیلی (یا فاز اجرا) اطمینان حاصل کردن از پیاده شدن وبه کار بستن تغییراتی است که در پایان مطالعه ارزش توصیه شده اند . در این مرحله ، پیگیری می شود که آیا نتیجه به کارگیری متدولوژی ارزش ، توسط اعضای گروه یا مدیریت ، به افراد دست اندر کار اجرای پروژه ، منتقل شده است یا خیر ؟ و آیا این تغییرات پیشنهادی ، در برنامه عملیاتی پروژه منظور شده اند ؟
در تمام مدتی که تسهیل گر مطالعه ، فرایند پیاده سازی تغییرات راپیگیری و دنبال می کند ، ضروری است یک طراح حرفه ای و خبره نیز او را همراهی نماید تا علاوه بر رعایت اصول کار ، مسئولیت طرح جدید را نیز بر عهده داشته باشد . پیگیری های مرحله مطالعه تکمیلی ، می تواند به تسیهیل گر یا هریک از دیگر اعضای تیم واگذار شود .
هریک از گزینه ها یا سناریوهای انتخابی ، باید به طور مستقل از یکدیگر ، طراحی و تایید شوند . ضروری است پیش از نهایی شدن پروژه و اجرای فرایند یا تولید محصول ، ملاحظات مربوط به تغییر قراردادهای پیمانکاران و دیگر کسانی که درگیر پروژه خواهند بود نیز ، منظور گردد. همچنین پیشنهاد می شود واحد مالی سازمان پروژه نیز ، اسناد و مدارک تهیه شده و تحلیل های مهندسی ارزش را از دیدگاه تخصصی حسابداری و اقتصادی ، مورد ارزیابی مجدد قرار دهد تا اطمینان حاصل گردد که از انجام مطالعه ارزش ، بیشترین منافع کارفرما به دست می آید .
دستاوردهای به کارگیری مهندسی ارزش
مهندسی ارزش نقشی حساسی در دست یابی به هدف های دایمی و در حال ارتقاء ایفا می کند . به بیان دیگر، باعث می شود بتوان به هر دو جنبه تغییرها و هزینه ها ، توجه نمود. در واقع مهندسین ارزش با ایجاد شرایط زیر به سازمان ها امکان رقابت را در عرصه های ملی و بین المللی می دهد :
1-کاهش هزینه ها و افزایش سود 2- بهبود کیفیت 3- افزایش سهم بازار 4- صرفه جویی در زمان انجام پروژه ها 5- استفاده به طوری که می توان گفت بین پانزده تا بیست و پنج درصد از هزینه ها ی تولید ، با به کار گیری این تکنیک کم می شود .مطالعه ای که روی 500 مورد گزارش مهندس ارزش انجام شده ، نشان داده است میزان صرفه جویی بین پنج تا سی و پنج درصد هزینه های اولیه بوده و میزان قابل توجهی نیز ، از هزینه های دوره عمر کاسته شده است .
از سوی دیگر ، فعالیتهای مهندسی ارزش در بخش حمل و نقل ایالات متحده آمریکا نشان می دهد که به ازای هر دلار هزینه شده برای برنامه مهندس ارزش ، صدو بیست و یک دلار بازگشت سرمایه وجود داشته است . وبه همین دلیل و بازدهی مثبت از سال 1995 ، اعمال مهندسی ارزش روی هرپروژه بالای 125 دلار در بخش حمل ونقل آن کشور ، اجباری اعلام شده است . لازم به یاد آوری است که به طور کلی نرخ بازگشت سرمایه در مهندس ارزش، ده دلار به ازای یک دلار است .
تاریخچه مهندسی ارزش در ایران
در ایران ،شناخت اولیه موضوع مهندسی ارزش در بخش دانشگاهی عمدتا توسط دانشکده های مهندسی صنایع و عمران صورت پذیرفت. پس ازآن، مطالعه ها و تحقیقات موردی، توسط عده خاصی از استادان و دانشجویان آنها انجام شد. حرکت رسمی بخش دولتی با تدوین دستورالعمل ارجاع کار و انعقاد قرارداد با واحدهای خدمات مهندسی ارزش ،در سال 1379 توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور آغاز شد. همان زمان (1379) اندیشه تاسیس انجمنی به نام مهندسی ارزش در ایران ، جدی تر شد تا آنکه در نهایت هفده نفر از دست اندر کاران بخشهای مختلف صنعت و دانشگاه به عنوان هیئت مدیره اجرایی ، ایده مطرح شده در سال 1378 را با جلب موافقت کمیسیون انجمن های علمی وزارت علوم ،تحقیقات و فناوری ،در سال 1381 به نتیجه رساندند و نخستین مجمع عمومی انجمن مهندسی ارزش ایران (SIVE ) را در تاریخ 16/09/1381 برگزار کردند. به جز این حرکت نظام مند، بخش خصوصی نیز حرکت هایی را آغاز کرد و تداوم آن را پی گرفت .
موانع فکری به کارگیری مهندسی ارزش در ایران
مهندسی ارزش از جمله کاراترین تکنیک های مهندسی کیفیت می باشد که همزمان به تمامی اهداف کاهش هزینه ، افزایش کیفیت و رضایت مشتری دست می یابد . اما برای نیل به این اهداف ، مشکلات زیادی وجود دارد و فرد باید با مشکلات پیش رو ، آشنایی داشته و آماده مقابله با آنها باشد . برخی از تفکراتی که مانع به کارگیری و پیاده سازی مهندسی ارزش می شوند در ذیل آمده است :
1- مهندسی ارزش برای شرکت های کوچک در الویت نمی باشد . در صورتی که شرکت های کوچک ، موقعیت بهتری برای انجام این کار دارند .
2- مهندسی ارزش رابرای محصولات دارای اندازه،کیفیت،کاربرد، هدف و قیمت های متفاوت نمی توان به کار برد .
3- مهندسی ارزش در شرکتی که درصد بالایی از قطعات آن خریداری می گردد، عملی نیست .
4- مهندسی ارزش ، کاربردی در تولید محصولات با تکنیک بالا – که برای اولین دفعه تولید می شوند ندارد. این دیدگاهها در مورد مهندسی ارزش اشتباه است زیرا مفهوم مهندسی ارزش همانند هر تکنیک خوب حل مشکل ، ما را به تصمیم گیری مدیریتی راهنمایی می کند .
بنابراین مهندسی ارزش به طور موفقیت آمیزی در فرایندها ، روش ها ، کانالهای نرم افزاری و ... به کار می رود و برای موفقیت در اجرای مهندسی ارزش باید موانع را از میان برداشت . مدیران و مهندسین از تکنیکهای مفید بی شماری در حل مشکلات مربوط به موسسه خود بهره می جویند که برخی از آنها عبارتند از مهندسی ارزش ، مهندسی مجدد، تولید درست و به موقع ، کایزن ، و... تمامی اینها برای ارتقاء سطح عملکردموسسه می باشد . هریک از تکنیکها ی فوق می توانند منجر به افزایش سطح عملکرد سازمانی ودر نتیجه موفقیت در بازار رقابتی گردند اما نکته مهم این است که کدام یک از آن تکنیک ها بر دیگری مقدم بوده ، کاربرد هر یک کدام است، در چه زمانی و مکانی باید از آنها استفاده نمود و ارتباط میان این فنون کدام است . بنابراین باید معیار انتخاب VE که همان بالا بودن بهای تمام شده نسبت به عملکرد محصول می باشد را مدنظر قرار داد . متاسفانه مدیران کنونی یا هیچ شناختی از تکنیک های نامبرده ندارند و یا اگر دارند بسیار کلی می باشد به طوری که از ارتباط میان آنها آشنایی نداشته و تقدم هر یک را بر دیگری نمی دانند و نیز با کاربرد صحیح و شایسته آنها آشنا نبوده و نمی دانند که هر یک ازآنها را در چه زمانی و به چه منظوری به کار گیرند .
از طرفی بر اساس تحقیقات انجام شده توسط محققین ، ایرانیان در کارهای گروهی و تیمی ، ضعیف هستند . لذا یکی از اصول بنیادی VE یعنی استفاده از کار تیمی ، نقض می گردد . اگر افراد تیم نتوانند همدیگر را به خوبی درک کنند آنگاه استفاده از تکنیک های خلاق ، به خوبی جواب نخواهد داد . زیرا هر فردی ، مساله را از دید خود مدنظر قرار داده و مصلحت کل را در نظر نمی گیرد .
نتیجه گیری :
مهندسی ارزش در ابتدا توسط یک مهندس به نام لورانی د . مایلز در شرکت جنرال الکتریک صورت گرفت که هدف او کاهش هزینه ها در محصولات تولیدی بود که بعدا مورد توجه سایر شرکت ها قرار گرفت که هم اکنون این روش حتی در پروژه های عمرانی و صنعتی و ... مورد استفاده قرار می گیرد که باعث کاهش قیمت های هزینه ای می شود. به طوری که از سوی بخش حمل و نقل ایالات متحده امریکا نشان می دهد که به ازای هر دلارهزینه برای برنامه مهندس ارزش ، صدوبیست ویک دلار بازگشت سرمایه وجود دارد و به طور کلی نرخ بازگشت سرمایه در مهندسی ارزش ده دلار به ازای یک دلار است . پروژه های عمرانی و صنعتی به طور بالقوه می توانند با بهره گیری از رویکردهای مختلف به حد مطلوبی از مکان برسند . با به کار گیری روشهای مناسب و بهره مندی از افراد باتجربه و خلاق همواره می توان شرایط بهبود مستمر را برای طرح ها فراهم آورد . مهندسی ارزش به عنوان رویکردی کارآمد و با بهره گیری از خلاقیت گروهی و خرد جمعی و با تمرکز بر کارکردهای اصلی ، زمینه را برای اثر بخش و کارایی راه حل های بهبود طرح فراهم می سازد.توجه به این رویکرد در چرخ عمر پروژه و نیز جایگاه آن در فرایند مدیریت پروژه می تواند نقش موثری در توسعه کاربرد آن در طرح ها ایفا کند .
منابع و ماخذ:
1- آنالیزارزش / مهندسی ارزش، نوشته ژاک لاشنیت، ترجمه دکترمحمود نجفی ابرند آبادی
2- مهندسی ارزش مبتنی براستانداردهای 2000، تالیف دکتر مسعود ربانی و مهندس مهدیه حاجی علی اکبر
3- مدیریت ارزش ، تالیف دنی مک جورج و آنجلا پالمر، ترجمه حمید احراری
4- مهندسی ارزش، تالیف مهندس محمود کریمی ، ناشر، موسسه فرهنگی رسا با همکاری موسسه مطالعات نوآوری و فناوری ایران
معصومه مددی
سپیده یزدی زاده
فهرست مطالب
مقدمه ...............................................................................................................2
تاریخچه مهندسی ارزش ..........................................................................................3
تعاریف مهندسی ارزش ...........................................................................................4
کاربرد مهندسی ارزش در صنایع.................................................................................5
ضرورت پرداختن به مهندسی ارزش ............................................................................6
اصول مهندسی ارزش .............................................................................................7
مراحل اجرایی مهندسی ارزش ...................................................................................9
دستاوردهای به کارگیری مهندسی ارزش ......................................................................16
تاریخچه مهندسی ارزش درایران ...............................................................................17
موانع فکری مهندسی ارزش.....................................................................................17
نتیجه گیری .......................................................................................................19
منابع وماخذ........................................................................................................20
مقدمه
مهندسی ارزش ، یکی از موفق ترین تکنیکهای حل مساله ، کاهش هزینه و بهبود عملکرد و کیفیت است . رویکرد کارکرد گرای مهندسی ارزش ، سرعت بالای به نتیجه رسیدن آن و راه حل های اجرایی که ارایه می کند ، از وجوه تمایز آن در مقایسه با دیگر تکنیکها و روش های مهندسی است .
ترویج و به کار گیری مهندسی ارزش و بهره مندی از مزایای آن در شرایطی که پروژه های بسیاری در کشور ما در حال تعریف و اجرا هستند ، بسیار ضروری به نظر می رسد . چنانچه در طی کمتر از پنج سال اخیر ، توجهات جدی نیز در بخش های دولتی و خصوصی به این مهم نشان داده شده و حرکت های مثبتی نیز انجام شده است .
یکی دیگر از رمزهای موفقیت مهندسی ارزش ، انجام کار تیمی است . تیمی که با هدف مشترک و با تخصص های مختلف ، کارکردهای یک پروژه یا محصول را بررسی می کنند و با بهبودی خلاقانه ، جایگزینی کم هزینه تر برای آن پیشنهاد می دهند.
هدف اصلی در مهندسی ارزش ، توجه به کارکرد است ، نه کیفیت و نه هزینه . چرا که تامین کارکرد ، کاهش هزینه و حفظ یا ارتقای کیفیت را خود به خود به دنبال دارد . برای آن که بهترین نتایج از انجام مطالعه مهندسی ارزش به دست آید ، توصیه متخصصان این است که مطالعه در اولین فازهای یک پروژه انجام شود. هرچه مطالعات پروژه و طراحی های آن نهایی تر باشند و پروژه به مراحل اجرایی نزدیک تر باشد ، امکان تغییر دادن آن و بهره مندی از ظرفیت های کاهش هزینه ، کمتر خواهد شد .
در ابتدای پروژه ، اعمال بیشترین تغییرات ممکن ، با کمترین هزینه انجام پذیر است .اما در پایان پروژه ، اعمال کمترین تغییرات با هزینه بالایی صورت خواهد پذیرفت . چرا که بسیاری از خریدها انجام شده و بخشهای عمده پروژه به اجرا رسیده اند. بدیهی است در چنین شرایطی، تصمیم گیری در مورد کوچک ترین تغییر وقتی ممکن است که تاثیر و تعامل آن با بسیاری از عوامل دیگر ، بررسی شده باشد .
تاریخچه مهندسی ارزش
به دنبال پایان جنگ جهانی دوم (1945- م) شرکت جنرال الکتریک دریافت هزینه های شرکت در دوران جنگ افزایش یافته است به همین دلیل مهندس ارشد این شرکت به نام لاورنس مایلز(Lawrence Miles) مامور بررسی علت افزایش هزینه ها شد . و پس از انجام بررسی های لازم دریافت که در زمان جنگ به علت فشارهای مختص زمان جنگ و تنگناها و ضرورتهای عملیاتی و زمانی ، برخی مواد ، مصالح و طرح ها جایگزین شده اند که از قضا دارای عملکرد بهتر با هزینه کمتر هستند ، لذا این امر را مد نظر قرار داده و پایه های اولیه مهندسی ارزش را در سال 1947 – م پایه گذاری کرد . به این طریق گام های موثری در جهت کاهش هزینه های شرکت جنرال الکتریک برداشته است .
پس از شناخت روش های ابداعی مهندسی ارزش به وسیله مایلز ، نیروی دریایی آمریکا در دهه 1950 در قراردادهای ساخت ناوهای جنگی خود به کارگیری مهندسی ارزش را در نظر گرفت ودر پی آن در سال 1962 – م به دستور مک نامارا وزیر دفاع اسبق آمریکا، وزارت دفاع این کشور به کارگیری مهندسی ارزش را در فعالیتهای خود آغاز کرد و سپس در دهه 80، به کارگیری مهندسی ارزش به عنوان یک اصل در کاهش هزینه ها در کل دولت آمریکا مرسوم شد و از این طریق وزارتخانه های آمریکا توانستند میلیون ها دلار در هزینه های خود صرفه جویی کنند .
به موازات توسعه روز افزون مهندسی ارزش در آمریکا، در سال 1969 انجمن آمریکایی مهندسی ارزش به نامSAVE Society American Value Engineering) ) کار خود را آغاز کرد و مهندسی ارزش از طریق این انجمن در سایر کشورها شناخته شد و توسعه یافت.در حال حاضر، این انجمن به عنوان یک انجمن بین- المللی مهندسی ارزش (Save International ) مشهورشده و در سطح جهانی مسئولیت هدایت و توسعه مهندسی ارزش را از طریق ارائه مقالات ، تربیت ارزیابان ، مدرسان VE ، عضویت اشخاص حقیقی و حقوقی و انجمن های مهندسی ارزش کشورها و حمایت علمی از آنها ، به عهده دارد .
به رغم اینکه کشورهای متعددی به کمک روش های پیشرفته توانسته اند عملیات خود را به نحو قابل ملاحظه ای بهینه سازند، نقش مهندسی ارزش در بهینه سازی مجدد مشهود است ، به طوریکه مهندسی ارزش، 30دلار بازگشت سرمایه به ازای یک دلار سرمایه گذاری را تضمین می کند .باید گفت که به مدت بیش از 50 سال استفاده از ابزارهای مهندسی ارزش در ارتقای بهره وری و کاهش هزینه ها در سطح جهان و حتی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، استفاده از این روش در ایران تا سالهای اخیر گمنام بوده و به جز چند مورد معدود، از مهندسی ارزش استفاده ای نشده است .
تعاریف مهندسی ارزش
پیش از پاسخ به این سوال که مهندسی ارزش چیست ؟ لازم است تا مفهوم "ارزش " مورد بررسی قرار بگیرد. نظر به اینکه ارزش درارتباط با کارکرد تعریف می شود، لذا تشریح مفهوم " کارکرد " نیز ضروری به نظر می رسد . ارزش کالا / خدمت متناسب با توجهی که مردم به آن نشان می دهند و مقدار بهایی که برای دستیابی به آن می پردازند تعیین می شود . به عبارت دیگر ، تولید کنندگان همواره باید از دید گاه مشتری در مورد ارزش تولیدات خود قضاوت کنند. هنگامی که مشتری بتواند کارکردهای مورد نیاز خود ( کارکردهای محصول خریداری شده ) را به پایین ترین قیمت ممکن بخرد ، بیشترین احساس رضایت را خواهد داشت ، این در حالی است که محصول/ خدمت خریداری شده لیاقت وجه پرداخت شده را داشته باشد.
V: شاخص ارزش
F: ارزش کارکرد های مورد نیاز
C : هزینه کل ( پرداخت واقعی )
V=f/c : شاخص ارزش یک عدد بدون بعد است .
معمولا وقتی شاخص ارزش بزرگتر از یک باشد نشان دهنده ارزش خوبی است و شاخص کوچکتر از یک وظیفه یا قطعه ای را نشان می دهد که نیازمند توجه و بهبود می باشد.
کارکرد : کارکرد آن چیزی است که از یک محصول / خدمت انتظار داریم . کارکردهای محصول / خدمت می تواند در دو دسته کارکردهای اساسی و کارکردهای فرعی مورد توجه قرار گیرد .
1) کارکرد اساسی (پایه) : چیزی است که باید انجام شود تا نیاز مصرف کننده را ارضاء کند . یک کارکرد اساسی ، مهمترین دلیل وجود محصول می باشد . یک سوال خوب برای تعیین کارکرد اساسی عبارت است از اینکه : " اگر این کارکرد را از محصول بگیریم آیا هنوز هدف محصول بر آورده می شود ؟"
2) کارکرد فرعی : کارکردهایی که باعث جذب مشتری به محصول / خدمت می شوند ، ولی در زمره کارکردهای اصلی قرار نمی گیرند . این کارکردها فراتر از کارکردهای اساسی بوده و از آنها پشتیبانی می کنند. راحتی ، قابلیت اطمینان و جذابیت (زیبایی) ازجمله کارکردهای فرعی یک محصول / خدمت به شمار می روند.
در اکثر مواقع ، برخی از این کارکردها مطلوب و دلخواه هستند . ولی در برخی مواقع وجود آن کارکرد در محصول / خدمت در نزد مشتری دارای ارزش زیادی نیست.این کارکردها بهترین انتخاب ها برای حذف شدن ویابهبود یافتن می باشند.هدف مهندسی ارزش در درجه اول تعیین کارکردهای مورد نیاز یک محصول/خدمت است ودر مرحله بعد تعیین اینکه چه چیزی می تواند آن کارکرد را به بهترین نحو انجام دهد.
"لارنس دی مایلز" در این مورد چنین می گوید : تحلیل ارزش یک روش خلاق و سازمان یافته است که هدفش شناسایی هزینه های غیر ضروری است . هزینه هایی که نه کیفیت یا کارایی یا طول عمر محصول را افزایش می دهند ، نه به چشم می آیند و نه مورد علاقه مشتری هستند .
تعریف انجمن مهندسی ارزش آمریکا (save) بدین صورت است که : مهندسی ارزش مجموعه تکنیک های نظام مند و کاربردی است که برای تشخیص کار کرد یک محصول / خدمت و تولید (انجام ) آن کارکردها با حداقل هزینه می باشد .
در فرهنگ مدیریت آمده است : " مهندسی ارزش ، فنی برای تعیین فعالیتهای تولید یک کالا ، ارزش گذاری برای آن فعالیتها و سرانجام تعیین فعالیتهایی است که کمترین هزینه را در بر داشته باشد" . بنابراین مهندسی ارزش یک رویکرد سیستمی و مبتنی بر کارکرد است که هر مرحله ای از خلق ایده، طراحی مواد و فرآیندها ، عملیات ساخت محصول و بازاریابی آن را ارزیابی می کند تا تمام کارکردهای مرتبط با آن در حداقل هزینه مناسب انجام گیرد . این روش، دامنه وسیعی را در بر می گیرد . باید توجه داشت که تاکید مهندسی ارزش فقط بر روی کاهش هزینه نیست، بنابراین :" نباید مهندسی ارزش را با روش های مدرن یا سنتی کاهش هزینه، اشتباه گرفت ، زیرا این روش ، روش بسیار جامعی است که بر پایه تحلیل وظیفه بنا شده است و به دنبال بهبود در ارزش، بدون قربانی کردن کیفیت یا اعتبار یا طول عمر محصول است".
کاربرد مهندسی ارزش در صنایع و خدمات
مهندسی ارزش که بعد از دوران جنگ جهانی دوم شکل گرفته است ، بیش از 50 سال است که در فعالیتهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته و توانسته است نقش موثری در افزایش بهره وری ایفا کند . امروزه این باور به وجود آمده است که مهندسی ارزش و روش های وابسته از قبیل آنالیز ارزش (value analysis) ، مدیریت ارزش (value management) یا برنامه ریزی ارزش (value planning) از موثرترین روش ها ها جهت ارتقای سطح بهره وری و کاهش هزینه ها است . به همین دلیل شرکت ها ، سازمان ها و طرح های بزرگ ، استفاده از مهندسی ارزش را در سرلوحه امور خود قرار داده و بخش های ویژه ای برای این مهم پدید آورده اند و بدین ترتیب هزینه های خود را به صورت قابل ملاحظه ای کاسته و به بهره- وری بالایی دست یافته اند .
به طور خلاصه ، مباحث مربوط به هزینه ، بهبود روش و هدف گذاری ، ضرورت به کارگیری و حضور مهندسی ارزش را پررنگ می کند. بنابراین استفاده از مهندسی ارزش یک روش نظام مند و گروهی حل مساله است که از طریق آن ، می توان به اهدافی دست یافت . این اهداف شامل کاهش هزینه های سرمایه گذاری و کاهش دوره بازگشت سرمایه است .
بهبود و بهینه سازی فرایندهای طراحی ، ارتقای کیفیت و کمیت و ارتقای خدمات بعد از فروش از دیگر موارد به شمارمی رود . بهبود هدف گذاری ها، کاهش قیمت تمام شده ، بهینه سازی نگهداری و تعمیرات ، تعیین و ارتقای فناوری و بهینه سازی فرایندهای ساخت، کاهش ضایعات و ارتقای شاخص های بهره وری از دیگر اهداف مهندسی ارزش به شمار می رود. ارتقای سطح عملکرد نیروی انسانی و بهینه سازی عوامل محیط زیست نیز از دیگر موارد را تشکیل می دهد .
در آغاز این روش فقط در محیطهای سخت افزاری به کار گرفته شد وتوسعه یافت . ولی در سالهای اخیر این روش در بسیاری از محیطهای جدید و غیر سخت افزاری نیز به کار می رود . مهندسی ارزش در حوزه های مختلف و در ارتباط با محصولات / خدمت گوناگون قابل استفاده است ( به عنوان مثال می توان کارکردهای یک برنامه ، پروژه، سیستم ، محصول ، نوع تجهیزات ، خدمات ، تسهیلات ، ساختمان سازی ، دوره آموزشی ، مدیریت سیستمها و روش ها ، تحلیل خرید ، تخصیص منابع ، بازاریابی و... را از طریق مهندسی ارزش مورد تجزیه و تحلیل قرار داد) . بنابرای روش مهندسی ارزش را می توان در همه جا به کار برد. ولی دامنه کاربرد این روش معمولا توسط ذهنیت کاربران ، محدود می گردد .
ضرورت پرداختن به مهندسی ارزش
اصولا درجه موفقیت سازمان ها در یک بازار رقابتی برشناخت آنها از نیاز مشتریان ( مصرف کنندگان ) و تلاش در جهت بر آورده کردن این نیاز استوار است . عرضه محصولات / خدمت باید رضایت مشتری را جلب کرده و قابلیت عرضه به بازار و رقابت را داشته باشد و از کیفیت مطلوب و قیمت مناسب برخوردار باشد . همچنین حفظ زمان تولید ، تحویل به موقع ، انجام خدمات پس از فروش و رعایت کامل قوانین اقتصادی و زیست محیطی نیز از شرایط اصلی موسسات برای موفقیت بیشتر به خصوص در یک بازار رقابتی هستند . سازمانها برای پاسخگویی به نیاز مشتریان خود با محدودیت منابع روبرو هستند .بنابراین هر موسسسه ای می تواند فرایند و روشهای مقرون به صرفه ( کاهش دهنده هزینه ها ) را به کمک مهندسی ارزش شناسایی کرده و از این طریق تامین خواست مشتریان را با صرف حداقل هزینه محقق سازد . به طور کلی مهندسی ارزش به عنوان یک ابزار مدیریتی می تواند منجر به نتایج ذیل شود :
1- پایین آوردن هزینه تولید؛
2- به حداقل رساندن پیچیدگی های تولید؛
3- کم کردن زمان تولید؛
4- استفاده از اندیشه ها و خلاقیتها؛
5- تامین کامل نیازهای مشتریان و افزایش رضایت آنها؛
6- افزایش رضایت و انگیزه همکاران به واسطه افزایش سطح عملکرد آنها؛
7- بهینه کردن فرایندهای کاری ؛
8- کاهش مخارج سرمایه گذاری؛
9- ارتقاء یا اثبات کیفیت ( نه کاهش هزینه به قیمت کاهش کیفیت )؛
10- افزایش سهم بازار و حصول اطمینان برای سود آوری؛
11- افزایش توان رقابت در بازار.
اصول مهندسی ارزش :
مهندسی ارزش دارای سه جنبه مهم می باشد که عبارتند از :
1- استفاده از تیمهای چند کاره
2- روش سیستماتیک ارزیابی ارزش و کارکرد محصول : ارزش کالا یا خدمت متناسب با توجهی که مردم به آن نشان می دهند و مقدار بهایی که برای دستیابی به آن می پردازند ،تعیین می شود . کارکرد نیز آن چیزی است که از یک کالا یا خدمت انتظار داریم ، که می تواند در دو دسته کارکردهای اساسی و کارکردهای فرعی مورد توجه قرار گیرد .
3- تمرکز بر روی ساده سازی محصول : ارنست بوی رئیس انجمن مهندسین ارزش آمریکا معتقد است : " مهندسی ارزش الویتی برای عنصر خاصی قایل نیست بلکه فقط روش است برای فکر کردن . آن تعدادی روش یا تکنیک را به منظور به کار گیری در مراحل عمل خود به خدمت می گیرد ".
اصول مهندسی ارزش شامل وظایف ، تکنیک ها و سوالات کلیدی است که به دنبال کسب اهداف طرح کار مهندسی ارزش استفاده شده و هدف آن " دستیابی به طراحی عالی " می باشد به طوری که می تواند توسط هر فرد یا سازمانی به کار گرفته شود . این اصول از نظر تصمیم گیری و حل مساله دارای اهمیت ویژه ای بوده و شامل موارد ذیل می باشد :
1- از کار تیمی استفاده کنید؛
2- بر موانع غلبه کنید؛
3- روابط انسانی خوبی داشته باشید؛
4- شنونده خوبی باشید؛
5- از سوالات کلیدی استفاده کنید؛
6- از چک لیست استفاده کنید؛
7- همه چیز را ثبت کنید؛
8- خوب قضاوت کنید؛
9- دارای تفکر بهبود کیفیت باشید .
بنابراین موضوعی که برای مطالعه آن ، مهندسی ارزش مورد استفاده قرار می گیرد باید دارای دو خصوصیت باشد
الف ) دارای هزینه بالا باشد تا امکان صرفه جویی به اندازه ای شود که مطالعه روی آن ارزشمند گردد .
ب ) دارای ارزش پایین یا عملکرد ضعیف باشد تا بتواند برای بررسی روش های جایگزین توجیه پذیر گردد.
تفاوت مهندسی ارزش با سایر روش ها ممکن است باعث شود افرادی که دانش کافی در زمینه مهندسی ارزش ندارند ، این روش را مانند سایر روش های کاهش هزینه بدانند که این امر به علت عدم شناخت آنها از آنچه که VE نمی باشد اتفاق می افتد .
اساس و پایه مهندسی ارزش بر تجزیه و تحلیل کارکرد استوار است و از میان تکنیک های زیاد مورد استفاده جهت حل مسایل ، فقط رویکرد VE جهت تجزیه و تحلیل کارکرد از طریق به کار گیری تکنیک های تفکر خلاق شناخته شده است و به این علت از سایر تکنیک های کاهش هزینه متمایز است . همچنین از طریق تعریف VE و ماهیت آن متوجه می شویم که آن با هدف ساده کاهش هزینه های موجود ، فاصله زیادی دارد و قادر به استفاده از پتانسیل های خلاق و بیکار افتاده انسان جهت حل مساله می باشد . تکنیک های دیگر بر روی صرفه جویی پولی متمر کز هستند اما مهندسی ارزش بدین گونه عمل نمی کند بلکه زمانی که کارکردها مورد بررسی قرار می گیرند ، صرفه جویی پولی به صورت خودکار ودر حداکثر میزان انجام می گیرد .
پیش از به کار گیری مهندسی ارزش ، روشهای دیگری برای کاهش هزینه وجود داشت و تاکید آنها به روی هزینه مواد و نیروی کار بود که این امر باعث تولید محصولاتی با کیفیت می گردید . بنابراین در سیستمهای صنعتی ودفاعی مورد استفاده قرارمی گرفتند ، اما مهندسی ارزش هیچگاه به دنبال چنین راه حلی نمی باشد. در تمامی روش های سنتی کاهش هزینه به روی نقشه قطعه توجه و تمرکز دارند وبه جای کارکرد ، خود قطعه را ارزیابی می کنند ، در صورتی که مهندسی ارزش ، طراحی قطعه و خدمات را به طور کامل نمی پذیرد و طراحی مجدد را بر اساس انجام وظایف در پایین ترین هزینه ممکن انجام می دهد.
رویکرد مهندسی ارزش جهت بروز خلاقیت در پرسنل ، ایجاد انگیزه می نماید . این روش با سایر روشهای کاهش هزینه متفاوت می باشد، چرا که با دو عامل کاهش ارزش یعنی" زمان " و " عادت " مبارزه می کند. این عامل – زمان و عادت – ریشه ایجاد ارزش کارکردی پایین می باشند که می توان با تکنیکهای خلاق مهندسی ارزش بر آنها غلبه نمود . برای مثال ، اغلب فشار زمانی وجود دارد و هیچ کس در صنعت ، زمان کافی برای انجام تمام پروژه های مهم خود ندارد و لازم است کارها را تا جایی که امکان دارد سریع تر انجام داد . در کارهای اضطراری ، زمانی برای بازگشت به عقب و طراحی با ارزش بهتر کار وجود ندارد. در بیشتر موارد از افراد خواسته می شود که کارها را به موقع انجام دهند و بندرت از آنها خواسته می شود که بر روی فرایند جدید تولیدی با مواد جایگزین نظر دهند و خیلی کمتر از آنان در مورد پیشنهاد طرح دیگر نظر خواهی می گردد. مثالهای بی شماری از طراحی های ضعیف به علت محدودیت زمانی وعدم موشکافی وجود دارد که لازم است محصول یا خدمت مجددا طراحی گردد ولی چنانچه این محصولات بر اساس ارتباط کارکرد – ارزش طراحی شده بودند، دیگر به این دوباره کاریها احتیاجی نداشتیم.
مراحل اجرایی مهندسی ارزش
سه مرحله اصلی مطالعه ارزش، بر اساس استاندارد منتشر شده انجمن بین المللی مهندسین ارزش، به ترتیب پیش مطالعه، مطالعه ارزش و مطالعه تکمیلی هستند.
مدت زمان انجام مرحله های مختلف مطالعه مهندسی ارزش از پیش تعیین شده و قطعی نیست. دونالد هنان نایب رییس انجمن بین المللی مهندسی ارزش آمریکا ، زمان مورد نیاز برای مرحله پیش مطالعه را 1 تا 3 روز و مرحله مطالعه را 4 تا 5 روز ذکر کرده است. برخی دیگر برای هر مرحله یک هفته زمان را کافی می دانند. در شرایط کاری کشورما ایران ، در نظر گرفتن مدت زمان 30روز کاری برای هر سه مرحله معقول به نظر می آید. به هر حال نباید فراموش کرد که مهندسی ارزش یک فعالیت ضربتی است و باید در کوتاه ترین زمان ممکن انجام شود.
مرحله پیش مطالعه
در مرحله پیش مطالعه ، همان طور که از نامش پیداست ، مجموعه فعالیت هایی را انجام می دهیم که برای مطالعه ارزش ، ضروری هستند . اقداماتی را مورد توجه قرار می دهیم که پیش نیازها و ضرورت های ما را به هنگام مطالعه اصلی ، بر آورده می سازند . موارد زیر ، با فرض مشخص بودن پروژه مورد مطالعه، از جمله فعالیت های شش گانه مرحله پیش مطالعه هستند .
1- مشخص کردن نیازها و خواسته های کارفرما، کاربران و مشتریان پروژه
نظرات مشتریان و کاربران و یا به عبارت دیگر ذی نفعان پروژه یا محصول مورد مطالعه ، به دو روش قابل گرد آوری است.یکی آن که در محل استقرار ایشان ، نشست هایی را با تمرکز بر خواسته ها و نیازها ترتیب دهیم و دیگری این که بازار محصول یا به کار گیری دستاوردهای پروژه را مورد مطالعه قرار دهیم ترکیب دو روش ذکر شده ، نتیجه بهتری در پی دارد.
اهداف ما از انجام این فعالیت عبارتند از :
1- تشخیص اولین برخورد مشتری با محصول ؛
2- تشخیص و الویت گذاری ویژگی های مهم پروژه یا محصول؛
3- تشخیص و الویت گذاری ضرورت های مدنظر کاربران و مشتریان پروژه یا محصول؛
4- مقایسه پروژه یا محصول با موارد مشابه.
2 – گرد آوری مجموعه داده ها و اطلاعات پروژه
برای گرد آوری مجموعه کاملی از داده ها ، دو دسته منبع اطلاعاتی اولیه و ثانویه قابل استناد هستند . منابع اطلاعاتی اولیه ، خود دو گونه اند : یکی انسان ها و دیگری مستندات . منظور از منابع اطلاعاتی انسانی ، کاربران ، مصرف کنندگان ، طراحان ، معمارها ، گروه های اقتصادی و مالی مرتبط با شناسایی هزینه ها و تخمین آنها ، کارشناسان بازاریابی ، دست اندرکاران نگهداری و تعمیرات ، سرویس کاران و نیروهای پشتیبانی ، سازندگان و تامین کنندگان قطعات ومشاوران پروژه یا محصول هستند . منابع اطلاعاتی مستند نیز دربرگیرنده نقشه ها، طرح های توجیهی پروژه، نمودارهای تولید ، فرم های طراحی و تکمیل شده ، دستورالعمل های موجود و موارد مشابه هستند. اما منابع ثانویه ،تولید کنندگان محصولات مشابه ، استانداردهای طراحی و مهندسی ، نتایج آزمون ها ، گزارش های عدم کارایی یا شکست سیستم های مشابه و حتی نشریه های مرتبط با مطالعه ما هستند . یکی از منابع بسیار مفید ومهم اطلاعاتی ، می تواند مجموعه اطلاعات پروژه های مشابه یا تجربه های مرتبط با موضوع کار ما باشد.هرچه داده های در دسترس ما کمی تر باشند ، بهتر است .
یک منبع اطلاعاتی ثانویه دیگر ، بازدید سایت پروژه یا محصول ، توسط تیم مطالعه ارزش است . منظور از سایت ، مکان واقعی خط تولید ، دفتر کار، کارگاه ساختمانی و یا محل به کار گیری ، نصب و راه اندازی یک سیستم نرم افزاری و یا سخت افزاری جدید است . اگر چنین مکانی وجود نداشته باشد ، بازدید ما محدود به تسهیلات و تجهیزات و فعالیتهایی است که در آینده به کار گرفته خواهد شد . اینها منابع ارزشمند اطلاعاتی هستند که در آینده نیز مورد استفاده گروه مطالعه قرار خواهند گرفت .
3-تعیین معیارهای ارزیابی
به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای انجام مطالعه، تیم باید مشخص کند که چه معیارهایی را برای ارزیابی پیشنهادها یا گزینه ها مدنظر قرار می دهد . همچنین تیم باید معلوم کند که این معیارها ، چه ارتباط مهمی با گزینه های پیشنهادی پایان مطالعه خواهند داشت . این معیارها و یا شاخص ها و اهمیت آنها ، با تبادل نظر هم زمان مشتری / کاربر و مدیران پروژه تعیین می شو د . معیارها باید مستقل از یکدیگر باشند و تامین شدن آنها ، به معنای حصول رضایت سفارش دهنده مطالعه باشد . معیارها فراخور شرایط هر پروژه متفاوت هستند . مثلا در این زمینه مواردی این چنین می توانند مطرح باشند ، راحتی ساخت ، راحتی نگهداری و تعمیرات ، صرفه جویی مالی اولیه ، زمان تولید ، زمان تحویل ، تایید سازمان ناظر ، عدم تداخل با دیگر پروژه ها ، ایمنی ، کاهش آلودگی محیط زیست ، امکان واگذاری به پیمانکار و کاهش ریسک . بدیهی است این معیارها تنها بخشی از معیارهای واقعی است و موارد دیگری که معمولا در پروژه های متعدد ، مد نظر سازمان کارفرما قرار دارد ، می تواند در مرحله پیش مطالعه تعیین گردد. شاید پروژه ای با تنها دو یا سه معیار ، مهندسی ارزش شود و ممکن است پروژه دیگری چندین معیار ارزیابی داشته باشد .
4-تعیین محدوده مطالعه ارزش
گروه مطالعه باید از محدوده ای که قرار است روی آن تمرکز و کار کند ، اطلاع داشته باشد.این محدوده، خطوط قرمز فراتر نرفتن تیم ، در مرحله گرد آوری اطلاعات و پرهیز از افزایش ناآگاهانه داده های ورودی را ترسیم می کند .
محدوده مطالعه ، نقطه شروع پروژه مهندسی ارزش تا به پایان رسیدن آن را به تیم نشان می دهد . به بیان دیگر ،این مرزبندی به گروه می گوید که چه چیزهایی جزومطالعه نیستند. چنین محدوده ای ، باید توسط سفارش دهنده مطالعه ارزش ، مشخص گردد. دقت کنیم که سفارش دهنده مطالعه ارزش ، لزوما کارفرمای پروژه نیست ، بلکه ممکن است دستگاه مهندسی مشاور یا دیگر ذی نفعان پروژه نیز ،انجام این مطالعه را درخواست کنند و هزینه های آن را هم متقبل شوند . بدین ترتیب موفق خواهند شد ، ضمن حفظ یا ارتقای کیفیت پروژه، از هزینه های آن نیز بکاهند .
5- نحوه ایجاد مدل داده ها
براساس تعیین محدوده مطالعه و توافق بر آن ، گروه باید مدل هایی را برای پردازش داده های مورد نیاز مطالعه ایجاد کند ، تا بتواند از این طریق ، دانسته ها و اشراف خود بر پروژه را افزایش دهد . این مدل های داده ای ، شامل مدل هایی است نظیر مدل های فضا ، مدل هزینه ، مدل زمان و مدل انرژی . علاوه بر این مدل ها ، می توان از نمودارها ، فلوچارت ها و توزیع های آماری که فراخور هر پروژه ،بدان ها نیاز خواهد بود نیز، استفاده کرد . مثلا در بسیاری از صنایع ، استانداردهایی برای فضا وجود دارد . به ازای هر واحد تولید محصول الف وجود ب متر مربع فضای تولیدی و پ متر مربع فضای اداری ضروری است . چنین اطلاعاتی در طول مطالعه به تیم مهندسی ارزش ، کمک بسیاری خواهد کرد .
6-تامین امکانات مورد نیاز تیم مطالعه
تسهیل گر تیم مطالعه ارزش ، باید برنامه کاری ، محل بر گزاری جلسه های تیم و نیازهای اعضاء را معین و فراهم کند . او باید وظایف هر یک از اعضای تیم را مشخص کند و اطمینان حاصل نماید که شرایط گردهم آمدن اعضاء ، برای تبادل اطلاعات و بررسی شایسته پروژه ، مهیا است . این شرایط در بر گیرنده موارد اجرایی هماهنگی رفت و آمد اعضا به محل بر گزاری جلسه ها ، تدارکات پذیرایی و وجود دستگاههای صوتی و تصویری سالم و دیگر موارد مرتبط است .
مرحله مطــالعه ارزش
مرحله مطالعه ارزش ، در بر گیرنده گا م های عملیاتی پیاده سازی متدولوژی ارزش است . در حقیقت آن چه لری مایلز و گذشتگان انجام می دادند ، به کار گیری همین مرحله کلیدی است . این متدولوژی ، زمانی اثرات قابل توجهی در پی خواهد داشت که شش فاز زیر، به ترتیب به کار گرفته شود : فاز اطلاعات ، تحلیل کارکرد، خلاقیت ،ارزیابی ، توسعه و ارایه . در حین پیشرفت مطالعه تیم ، ممکن است اطلاعات جدید منجر به بازگشت گروه به فازها و مرحله های پیشتر شود اما هرگز مجاز نیستیم مرحله یا گامی را حذف کنیم .
فاز اطلاعات
هدف فاز اطلاعات ، کامل کردن مجموعه اطلاعاتی است که در مرحله پیش مطالعه گرد آوری شده اند . اگر اطلاعات تدارک شده در مرحله قبل ، نظر اعضای تیم را به هر دلیلی تامین نکرده باشد ، گروه بر اساس مطالعات و تحقیقات خود در مورد پروژه محول شده ، به پرسش از نمایندگان سفارش دهنده مطالعه می پردازد . بدین ترتیب می توان کمبودهای اطلاعاتی گروه را تامین کرد . اگر بازدید از سایت در مرحله پیش مطالعه ، انجام نشده باشد ، در این فاز ، گروه به محل سایت می روند و پروژه و مساله آن را از نزدیک، بازدید وبررسی می کنند.
فاز تحلیل کارکرد
اگر خلاقیت و کار تیمی را روح مهندسی ارزش بدانیم ، قلب تپنده و شریان حیاتی آن را باید تعیین و تحلیل کارکرد فرض کنیم. در واقع ، این رویکرد کارکرد گرای متدولوژی ارزش است که آن را از دیگر روش ها و تکنیک های بهبود ، متمایز می کند .هدف این فاز ، مشخص کردن صریح محدوده هایی از حیطه مطالعه ارزش در پروژه است که بیشترین سودمندی را به دنبال دارند . در حقیقت ، از طریق این فاز می خواهیم پی ببریم که ادامه مطالعه در کدام سمت و سو و با کدام توجهات مفیدتر است.
تیم مطالعه در این فاز اقدام های زیر را انجام می دهند :
1- شناسایی و تعیین هر یک از کارکردهای خرید و فروش محصول. تعیین کارکرد هم از دیدگاه خریدار و هم از منظر فروشنده انجام پذیر است .
2- دسته بندی کارکردها به دو گروه کلی اصلی و ثانویه
3- گسترش کارکردهایی که در گام اول تعیین شده اند ( این گام ، به دلخواه تسهیل گر و تیم مطالعه انجام می پذیرد )
4- ترسیم و ایجاد یک مدل کارکردی ، مانند مدل منطقی / سلسله مراتبی کارکردها یا نمودار تکنیک سیستمی تحلیل کارکرد (FAST)
5- تخصیص هزینه و یا دیگر معیارهای قابل اندازه گیری و شمارش برای هر یک از کارکردها
6- تخمین بهای کارکرد با توجه به خواسته ها و نیازهای کاربر / مشتری برای هر کارکرد
7- مقایسه هزینه و بهای کارکردها ، به منظور تعیین بهترین رویکرد بهبود
8- ارزیابی دقیق کارکردها و لحاظ کردن آنها بر مبنای برنامه /عملکرد پروژه
9- انتخاب مناسب ترین کارکردها، برای ادامه فرایند تحلیل
10- تعریف دوباره محدوده مطالعه
فاز خلاقیت
هدف فاز خلاقیت ، تولید ایده های متعدد، برای عملیاتی کردن هریک از کارکردهای انتخاب شده در انتهای فاز تحلیل کارکرد است . فاز خلاقیت را عده ای از متخصصان ، فاز تفکر و تعمق نیز نامیده اند. خلاقیت به عنوان روح مهندسی ارزش ، نقش تعیین کننده ای در به دست آوردن نتایج قابل توجه از متدولوژی ارزش دارد .
بروز خلاقیت، همانطور که می دانیم ، بستگی بسیاری به انسان ها دارد . ذهن باز ، تجربه ، تسلط به ابزار و فنون ایده پردازی ، از جمله ویژگی های اعضای تیم مطالعه ارزش است . عامل موثر دیگر در بروز ایده های مناسب پروژه ، محیط و فضای بروز خلاقیت است . از این رو، مکان برگزاری جلسه ایده پردازی نیز دارای اهمیت خاص است . پاکیزگی ، روشنایی ، نظم و ترتیب، وجود گل و گیاه و چیدمان مناسب مبلمان و وسایل این فضا ، باید مورد توجه قرار گیرد .
طوفان فکری ، از جمله متداول ترین تکنیک های خلاقیت و روش های ایده پردازی است که معمولادر مطالعه های مهندسی ارزش نیز، مورد استفاده قرار می گیرد . دونالد هنان به کارگیری روش گوردون را در این فاز، توصیه می کند . او معتقد است این روش ، نسبت به طوفان فکری بهتر و موثرتر عمل می کند .
در روش طوفان فکری ، قضاوت یا بررسی ایده ها تا مرحله ارزیابی ، به شدت ممنوع است . کیفیت هر ایده یا راه حل ، در فاز بعدی مورد تحلیل قرار می گیرد و در این فاز فقط کمیت مهم است .باید دقت شود که در این مقطع ، تنها تولید بیشترین تعداد ایده توسط حاضران در جلسه دارای اهمیت است . در جلسه طوفان فکری که معمولا با یک نرمش فکری آغاز می شود . هیچ کس حق ندارد، حتی به ایده های مضحک ، پیش پا افتاده ، به ظاهر بچه گانه یا خنده دار دیگران پوزخند بزند و ایده های بیان شده را به تمسخر بگیرد . هر چه این فضا و ایده ها ، فانتزی تر و عجیب تر باشند بهتر است . و هر چه از این جلسه صدای خنده بیشتری به گوش برسد ، نشان دهنده بکرتر بودن ایده های پیشنهادی است .
فاز ارزیابی
هدف از این فاز، همانندسازی ایده های تولید شده در فاز خلاقیت و انتخاب ایده های دارای امکان بسط و توسعه در فرایند مطالعه ارزش است .
در این فاز، با توجه به معیارهای معین شده در مرحله پیش مطالعه ، ایده ها را مرتب و رده بندی می کنیم. چنین فرایندی، معمولا با چند گام ،زیر همراه است :
1- ایده های بی ربط و بی معنا یا مغشوش ، حذف می شوند .
2- ایده های مشابه ، باتوجه به امکان به کارگیری آنها در بلند مدت یا کوتاه مدت دسته بندی می شوند. این دسته بندی ، می تواند عنوان های موضوعی نظیر مواد ، مکانیک ، تاسیسات ، برق ، بدنه، موتور ، پمپاژ و فرایندهای خاص داشته باشد .
3- یکی از اعضای تیم، داوطلب می شود تا در بررسی های آتی و ارزیابی های دقیقی که انجام خواهد شد، به طور مجزا از هر ایده دفاع کند . بهتر است ، هر ایده یک وکیل مدافع داشته باشد . اگر کسی حاضر نشد دفاع و جانبداری از ایده ای را بپذیرد ، آن ایده باید در همین مرحله حذف شود . چرا که ایده ( های ) مذکور، از نظر هیچ یک از اعضاء ، دارای ارزش دفاع و توجه نبوده است ، به همین دلیل چنین ایده فاقد مدافعی ، قابل حذف است
4- فایده ها و امتیازات و همچنین مضرات و اشکالات هر ایده ، فهرست می شود .مثلا ممکن است راه حلی کاملا انجام پذیر و موثر و مطلوب باشد ، اما بسیارگران تمام شود و یا تامین امکانات آن نیازمند زمان زیادی باشد . اینها در کنار موارد و ملاحظات دیگر ، باید مکتوب شوند .
5- ایده های هر دسته ، با توجه به الویت و اهمیت معیارهای ارزیابی – که در مرحله پیش مطالعه تصریح شده اند – رتبه بندی می شوند .این رده بندی و الویت گذاری ، می تواند با استفاده از اتفاق نظر اعضای تیم از طریق رای گیری و یا به کار گیری تکنیک های مختلف و روش های شناخته شده و متداول دیگر ، انجام شود . مهندسان صنایع با اغلب این روش ها آشنا هستند و آنها را در آنالیز های تصمیم گیری به کار می گیرند .
6- اگر بنا به دلیلی ، باید از ترکیب ایده ها صرف نظر شود و امکان این ترکیب وجود نداشته باشد، از آنالیز ماتریسی برای مقایسه ایده هایی که یک کارکرد را تامین می کنند ، استفاده می کنیم .
7- ایده های منتخب برای توسعه و بسط یافتن در پیشبرد مطالعه را مشخص کنید . اگر هیچ یک از ایده هایی که ترکیب و دسته بندی شده اند ، معیارهای تعریف شده را در خود نداشت ، تیم مطالعه ارزش ، باید فاز خلاقیت را دوباره انجام دهد .
فاز توسعه
هدف از فاز توسعه ، انتخاب و ترکیب بهترین راه حل های فاز ارزیابی و طرح بهترین گزینه ها برای بهبود ارزش است . مجموعه اطلاعاتی که توسط داوطلب دفاع از هر گزینه پیشنهادی ، آماده شده اند باید برای انجام ارزیابی اولیه سفارش دهنده مطالعه، بررسی شود . یعنی، مجموعه اطلاعات فنی ، مالی و برنامه ریزی پروژه ، به منظور تایید اجرایی و اقتصادی بودن آن ویا به تعبیری دیگر ، برای امکان سنجی ، باید به داوری ذی نفع پروژه ومطالعه ارزش گذارده شود .
1- بهترین و باارزش ترین گزینه،انتخاب شده و تحلیل منافع و نیازهای اجرایی آن انجام می شود. این تحلیل ، شامل تخمین هزینه های اولیه ،هزینه های دوره عمر و هزینه های اجرا است .این هزینه ها با لحاظ شدن ریسک و مخاطرات مالی ،محاسبه و منظور می شوند.
2- منابع عملکرد پیشنهادی باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
3- مجموعه اطلاعات فنی هرگزینه ،باید مورد بررسی قرار گیرد.
4 – یک برنامه اجرایی که شامل زمان بندی پیشنهادی تمامی فعالیت های اجرایی ، تخصیص گروه کاری و نیازهای مدیریتی باشد ، آماده شود .
5– توصیه های تیم برای گزینه (های) پیشنهادی کامل گردد. این توصیه ها ، در برگیرنده هر نوع شرایط منحصر به فرد پروژه مورد مطالعه است . مواردی که پس از مطرح شدن به کارگیری تکنولوژی جدید در نظر گرفتن ملاحظات سیاسی ، تاثیر و ارتباط باپروژه های در حال اجرای دیگر و برنامه های بازاریابی ، بروز پیدا می کنند .
فاز ارائه
هدف از فاز ارائه ، ارائه دستاوردهای مطالعه ارزش توسط گروه و حصول اطمینان سفارش دهندگان مطالعه از جمله طراح پروژه ، ذی نفعان پروژه و دیگر مدیران اجرایی آن ، از انجام شرح خدمات مطالعه و توافق بر عملیاتی بودن توصیه های تیم مهندسی ارزش است .
این کار با ارائه حضوری و شرح شفاهی نتایج ونیز ارائه یک گزارش کتبی همراه خواهد بود . در اینجا تیم مطالعه ، به عنوان آخرین وظیفه خود ، پیشنهاداتشان را به کسانی که در تصمیم گیری نقش دارند ، ارائه می نمایند . در حقیقت گروه تصمیم ساز یعنی مشاور مهندسی ارزش ، گزینه های تصمیم را برای تصمیم گیرندگان بیان می کنند .
در حین ارائه و بحث وبررسی های مرتبط با آن ، تیم مطالعه ، یا از تایید کار خود واطمینان از انجام شدنی بودن آن ، مطلع می شود ویا در می یابد که نیاز به اطلاعات تکمیلی دارد وباید آن را به دست آورد .
مطالعه تکمیلی
هدف انجام مرحله مطالعه تکمیلی (یا فاز اجرا) اطمینان حاصل کردن از پیاده شدن وبه کار بستن تغییراتی است که در پایان مطالعه ارزش توصیه شده اند . در این مرحله ، پیگیری می شود که آیا نتیجه به کارگیری متدولوژی ارزش ، توسط اعضای گروه یا مدیریت ، به افراد دست اندر کار اجرای پروژه ، منتقل شده است یا خیر ؟ و آیا این تغییرات پیشنهادی ، در برنامه عملیاتی پروژه منظور شده اند ؟
در تمام مدتی که تسهیل گر مطالعه ، فرایند پیاده سازی تغییرات راپیگیری و دنبال می کند ، ضروری است یک طراح حرفه ای و خبره نیز او را همراهی نماید تا علاوه بر رعایت اصول کار ، مسئولیت طرح جدید را نیز بر عهده داشته باشد . پیگیری های مرحله مطالعه تکمیلی ، می تواند به تسیهیل گر یا هریک از دیگر اعضای تیم واگذار شود .
هریک از گزینه ها یا سناریوهای انتخابی ، باید به طور مستقل از یکدیگر ، طراحی و تایید شوند . ضروری است پیش از نهایی شدن پروژه و اجرای فرایند یا تولید محصول ، ملاحظات مربوط به تغییر قراردادهای پیمانکاران و دیگر کسانی که درگیر پروژه خواهند بود نیز ، منظور گردد. همچنین پیشنهاد می شود واحد مالی سازمان پروژه نیز ، اسناد و مدارک تهیه شده و تحلیل های مهندسی ارزش را از دیدگاه تخصصی حسابداری و اقتصادی ، مورد ارزیابی مجدد قرار دهد تا اطمینان حاصل گردد که از انجام مطالعه ارزش ، بیشترین منافع کارفرما به دست می آید .
دستاوردهای به کارگیری مهندسی ارزش
مهندسی ارزش نقشی حساسی در دست یابی به هدف های دایمی و در حال ارتقاء ایفا می کند . به بیان دیگر، باعث می شود بتوان به هر دو جنبه تغییرها و هزینه ها ، توجه نمود. در واقع مهندسین ارزش با ایجاد شرایط زیر به سازمان ها امکان رقابت را در عرصه های ملی و بین المللی می دهد :
1-کاهش هزینه ها و افزایش سود 2- بهبود کیفیت 3- افزایش سهم بازار 4- صرفه جویی در زمان انجام پروژه ها 5- استفاده به طوری که می توان گفت بین پانزده تا بیست و پنج درصد از هزینه ها ی تولید ، با به کار گیری این تکنیک کم می شود .مطالعه ای که روی 500 مورد گزارش مهندس ارزش انجام شده ، نشان داده است میزان صرفه جویی بین پنج تا سی و پنج درصد هزینه های اولیه بوده و میزان قابل توجهی نیز ، از هزینه های دوره عمر کاسته شده است .
از سوی دیگر ، فعالیتهای مهندسی ارزش در بخش حمل و نقل ایالات متحده آمریکا نشان می دهد که به ازای هر دلار هزینه شده برای برنامه مهندس ارزش ، صدو بیست و یک دلار بازگشت سرمایه وجود داشته است . وبه همین دلیل و بازدهی مثبت از سال 1995 ، اعمال مهندسی ارزش روی هرپروژه بالای 125 دلار در بخش حمل ونقل آن کشور ، اجباری اعلام شده است . لازم به یاد آوری است که به طور کلی نرخ بازگشت سرمایه در مهندس ارزش، ده دلار به ازای یک دلار است .
تاریخچه مهندسی ارزش در ایران
در ایران ،شناخت اولیه موضوع مهندسی ارزش در بخش دانشگاهی عمدتا توسط دانشکده های مهندسی صنایع و عمران صورت پذیرفت. پس ازآن، مطالعه ها و تحقیقات موردی، توسط عده خاصی از استادان و دانشجویان آنها انجام شد. حرکت رسمی بخش دولتی با تدوین دستورالعمل ارجاع کار و انعقاد قرارداد با واحدهای خدمات مهندسی ارزش ،در سال 1379 توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور آغاز شد. همان زمان (1379) اندیشه تاسیس انجمنی به نام مهندسی ارزش در ایران ، جدی تر شد تا آنکه در نهایت هفده نفر از دست اندر کاران بخشهای مختلف صنعت و دانشگاه به عنوان هیئت مدیره اجرایی ، ایده مطرح شده در سال 1378 را با جلب موافقت کمیسیون انجمن های علمی وزارت علوم ،تحقیقات و فناوری ،در سال 1381 به نتیجه رساندند و نخستین مجمع عمومی انجمن مهندسی ارزش ایران (SIVE ) را در تاریخ 16/09/1381 برگزار کردند. به جز این حرکت نظام مند، بخش خصوصی نیز حرکت هایی را آغاز کرد و تداوم آن را پی گرفت .
موانع فکری به کارگیری مهندسی ارزش در ایران
مهندسی ارزش از جمله کاراترین تکنیک های مهندسی کیفیت می باشد که همزمان به تمامی اهداف کاهش هزینه ، افزایش کیفیت و رضایت مشتری دست می یابد . اما برای نیل به این اهداف ، مشکلات زیادی وجود دارد و فرد باید با مشکلات پیش رو ، آشنایی داشته و آماده مقابله با آنها باشد . برخی از تفکراتی که مانع به کارگیری و پیاده سازی مهندسی ارزش می شوند در ذیل آمده است :
1- مهندسی ارزش برای شرکت های کوچک در الویت نمی باشد . در صورتی که شرکت های کوچک ، موقعیت بهتری برای انجام این کار دارند .
2- مهندسی ارزش رابرای محصولات دارای اندازه،کیفیت،کاربرد، هدف و قیمت های متفاوت نمی توان به کار برد .
3- مهندسی ارزش در شرکتی که درصد بالایی از قطعات آن خریداری می گردد، عملی نیست .
4- مهندسی ارزش ، کاربردی در تولید محصولات با تکنیک بالا – که برای اولین دفعه تولید می شوند ندارد. این دیدگاهها در مورد مهندسی ارزش اشتباه است زیرا مفهوم مهندسی ارزش همانند هر تکنیک خوب حل مشکل ، ما را به تصمیم گیری مدیریتی راهنمایی می کند .
بنابراین مهندسی ارزش به طور موفقیت آمیزی در فرایندها ، روش ها ، کانالهای نرم افزاری و ... به کار می رود و برای موفقیت در اجرای مهندسی ارزش باید موانع را از میان برداشت . مدیران و مهندسین از تکنیکهای مفید بی شماری در حل مشکلات مربوط به موسسه خود بهره می جویند که برخی از آنها عبارتند از مهندسی ارزش ، مهندسی مجدد، تولید درست و به موقع ، کایزن ، و... تمامی اینها برای ارتقاء سطح عملکردموسسه می باشد . هریک از تکنیکها ی فوق می توانند منجر به افزایش سطح عملکرد سازمانی ودر نتیجه موفقیت در بازار رقابتی گردند اما نکته مهم این است که کدام یک از آن تکنیک ها بر دیگری مقدم بوده ، کاربرد هر یک کدام است، در چه زمانی و مکانی باید از آنها استفاده نمود و ارتباط میان این فنون کدام است . بنابراین باید معیار انتخاب VE که همان بالا بودن بهای تمام شده نسبت به عملکرد محصول می باشد را مدنظر قرار داد . متاسفانه مدیران کنونی یا هیچ شناختی از تکنیک های نامبرده ندارند و یا اگر دارند بسیار کلی می باشد به طوری که از ارتباط میان آنها آشنایی نداشته و تقدم هر یک را بر دیگری نمی دانند و نیز با کاربرد صحیح و شایسته آنها آشنا نبوده و نمی دانند که هر یک ازآنها را در چه زمانی و به چه منظوری به کار گیرند .
از طرفی بر اساس تحقیقات انجام شده توسط محققین ، ایرانیان در کارهای گروهی و تیمی ، ضعیف هستند . لذا یکی از اصول بنیادی VE یعنی استفاده از کار تیمی ، نقض می گردد . اگر افراد تیم نتوانند همدیگر را به خوبی درک کنند آنگاه استفاده از تکنیک های خلاق ، به خوبی جواب نخواهد داد . زیرا هر فردی ، مساله را از دید خود مدنظر قرار داده و مصلحت کل را در نظر نمی گیرد .
نتیجه گیری :
مهندسی ارزش در ابتدا توسط یک مهندس به نام لورانی د . مایلز در شرکت جنرال الکتریک صورت گرفت که هدف او کاهش هزینه ها در محصولات تولیدی بود که بعدا مورد توجه سایر شرکت ها قرار گرفت که هم اکنون این روش حتی در پروژه های عمرانی و صنعتی و ... مورد استفاده قرار می گیرد که باعث کاهش قیمت های هزینه ای می شود. به طوری که از سوی بخش حمل و نقل ایالات متحده امریکا نشان می دهد که به ازای هر دلارهزینه برای برنامه مهندس ارزش ، صدوبیست ویک دلار بازگشت سرمایه وجود دارد و به طور کلی نرخ بازگشت سرمایه در مهندسی ارزش ده دلار به ازای یک دلار است . پروژه های عمرانی و صنعتی به طور بالقوه می توانند با بهره گیری از رویکردهای مختلف به حد مطلوبی از مکان برسند . با به کار گیری روشهای مناسب و بهره مندی از افراد باتجربه و خلاق همواره می توان شرایط بهبود مستمر را برای طرح ها فراهم آورد . مهندسی ارزش به عنوان رویکردی کارآمد و با بهره گیری از خلاقیت گروهی و خرد جمعی و با تمرکز بر کارکردهای اصلی ، زمینه را برای اثر بخش و کارایی راه حل های بهبود طرح فراهم می سازد.توجه به این رویکرد در چرخ عمر پروژه و نیز جایگاه آن در فرایند مدیریت پروژه می تواند نقش موثری در توسعه کاربرد آن در طرح ها ایفا کند .
منابع و ماخذ:
1- آنالیزارزش / مهندسی ارزش، نوشته ژاک لاشنیت، ترجمه دکترمحمود نجفی ابرند آبادی
2- مهندسی ارزش مبتنی براستانداردهای 2000، تالیف دکتر مسعود ربانی و مهندس مهدیه حاجی علی اکبر
3- مدیریت ارزش ، تالیف دنی مک جورج و آنجلا پالمر، ترجمه حمید احراری
4- مهندسی ارزش، تالیف مهندس محمود کریمی ، ناشر، موسسه فرهنگی رسا با همکاری موسسه مطالعات نوآوری و فناوری ایران
کد:
5- www.vemrt.ir
6- www.ivm.org.uk
7- www.scav-csva.org
8- www.vesociety.com
بهای استفاده از این مطلب 12صلوات واسه ظهور آقا امام زمان می باشد...البته اگه تمایل داشتید.