۲۱ خرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۲۱ ب.ظ
در فناوری بلاک چین (Blockchain) تمامی تراکنشهای صورت گرفته به جای اینکه در یک دفتر مرکزی ثبت شوند، در دفاتر چندگانه توزیع شده ثبت میگردند.
به عنوان مثال زمانی که فردی پولی را به حساب فرد دیگر انتقال میدهد، این تراکنش در چندین دفتر به صورت همزمان ثبت میشود. ثبت این تراکنش در دفاتر به صورت رمزنگاری شده بوده و همین رمزنگاری باعث میشود امنیت تراکنش افزایش یابد. ثبت اطلاعات تراکنش در چندین دفتر به صورت همزمان نیز باعث میشود که امنیت تراکنشها ارتقاء یافته و امکان دستکاری تراکنش وجود نداشته باشد چرا که در صورت دستکاری اطلاعاتِ تراکنش، باید این اطلاعات در تمام دفترها تغییر یابد و به دلیل اینکه این اطلاعات به صورت مستمر و زنجیره ای رمزنگاری شده اند، امکان تغییر آنها وجود ندارد. این روش جدید ثبت اطلاعات تراکنشها در دفاتر مالی مورد استقبال قرار گرفته است.
فناوری بلاک چین شبیه یک شبکه است که اطلاعات بر روی تمام گرههای آن ثبت میشود. هر گره یک دفتر است که تمامی اطلاعات را نگهداری میکند. بر روی هریک از این گرهها، نرمافزار بلاک چین نصب شده است و آنها میتوانند اطلاعات تراکنشها را ثبت کنند. زمانی که یک تراکنش اتفاق میافتد هر گره شبکه اطلاعات تراکنش را دریافت کرده، آنرا ارزیابی میکند و پس از تأیید یک کلید رمزنگاری شده برای آن تولید کرده و تراکنش را به گره دیگر ارسال میکند. گره بعدی نیز کلیدی رمزنگاری شده را از گره قبلی دریافت کرده و پس از ثبت اطلاعات و تولید کلید رمزنگاری جدید، تراکنش را به گره آتی ارسال میکند. هر مجموعه از اطلاعات تراکنشها در قالب یک بلاک به اطلاعات قبلی اضافه میشوند. به عنوان مثال طی یک ساعت حدود ۶ بلاک از اطلاعات که هر بلاک حاوی چندین تراکنش است، به اطلاعات قبلی افزوده میشود.
هر تراکنش مشتمل بر اطلاعات یک انتقال وجه است. هر تراکنش برای ثبت در گرهها دارای یک کد رمزنگاری شده (Hash) هستند. تراکنشهایی که به صورت متوالی رخ میدهند در کنار یکدیگر یک کد بزرگتر را ایجاد میکنند. تولید این کدها به صورت درختی انجام میشود تا تعداد کل کدهای تولید شده حاصل از تجمیع تراکنشها کاهش یابد. در نهایت کدهای تجمیعی بر روی یک بلاک ذخیره میشوند. اطلاعات این بلاک بر روی تمامی گرهها بهروزرسانی میشود. پس از تکمیل این بلاک، یک بلاک جدید تعریف شده تا اطلاعات تراکنشها را نگهداری دارد.
روش کار بلاک چین
نگهداری اطلاعات بلاکها بر روی گرههای مختلف شبکه را ماینینگ (Mining) مینامند. هر گره شبکه در واقع یک رایانه با قدرت پردازشی نسبتاً بالا است که اطلاعات قبلی را نگهداری کرده و اطلاعات جدید را نیز به صورت مستمر به اطلاعات قبلی اضافه میکند. نگهداری اطلاعات به این صورت باعث میشود تا آنها صحیح و معتبر بوده و امکان دخل و تصرف در آنها وجود نداشته باشد. افرادی که رایانههای ماینینگ را راه اندازی میکنند معمولاً به عنوان هزینههای ایجاد و نگهداری آنها مبلغی را به عنوان کارمزد تراکنشها دریافت میکنند.
خلق پول بر اساس فناوری بلاک چین
برای ایجاد پولهای جدید، ماینرها باید یک مساله ریاضی را توسط رایانه حل کنند. به ازای حل این مساله، مقدار جدیدی بیت کوین تولید شده و قابل فروش و انتقال به سایرین است. حل مساله و دستیابی به نتیجه به سختی صورت میگیرد. به عبارت دیگر از میان نتایج بدست آمده تنها تعداد بسیار محدودی نتیجه قابل قبول بوده و منجر به خلق یک واحد پول مجازی میشود. به بیانی ساده هر گره برای اینکه بتواند توسط سایرین گرهها مورد تأیید قرار گیرد، باید عبارت رمز آن باید تعداد مشخصی عدد صفر شروع شود. احتمال اینکه چنین عددی تولید شود بسیار پایین بوده و باید بارها تلاش صورت گرفته تا چنین عددی یافت شود. براین اساس هزینه رایانه و برق مصرفی آن برای ماینینگ بسیار زیاد است. زمانی که تعداد ماینرها در شبکه افزایش مییابند، شاخص سختی تولید بلاک جدید افزایش مییابد به نحوی که برخی از افراد شبکه را ترک میکنند تا مجدداً شاخص به وضعیت طبیعی باز گردد. هر بلاک جدید که توسط ماینر تولید میشود باید ضوابط شبکه را رعایت کرده باشد در غیر این صورت توسط اعضای شبکه طرد شده و قابل قبول نیست.
تأثیر بلاک چین بر مأموریتهای حسابرسان داخلی
بلاک چین زیرساختی را فراهم میآورد تا تراکنشها به صورت امن بر روی چندین دفتر توزیع شده ثبت شود. در این صورت امکان دستکاری اطلاعات وجود ندارد. چنین قابلیتی برای حسابرسان بسیار حائز اهمیت است. چرا که نیازی به انجام آزمونهای مختلف برای حصول اطمینان از صحت دادهها وجود نخواهد داشت. همچنین حسابرسان میتوانند به صورت مستقیم از صحت تراکنشها مطلع شوند. به عنوان مثال در حال حاضر سایتهای blockchain.com وblockexplorer.com دو مرجعی هستند که اطلاعات برخی از تراکنشهای انجام شده را منتشر میکنند.
برخی از متخصصان Deloitte پیشبینی میکنند که در صورت تحقق کامل بلاک چین، حسابرسی مستمر میسر خواهد شد. در این حال نظارت حسابرسان بر تراکنشها و حصول اطمینان از صحت آنها در زمان انجام تراکنش ممکن خواهد بود.
البته این تنها یک روی سکه است، بلاک چین گرچه یک بستر ایمن برای ثبت تراکنشها ارائه نموده، لیکن خود از تقلب و سو استفاده در امان نبوده است. تاکنون چندین مورد دزدی و تقلب در پولهای مجازی تولید شده براساس فناوری بلاک چین گزارش شده است.
به عنوان مثال در سال ۲۰۱۷ میلادی یک هکر توانست به ارزش ۳۲ میلیون دلار از پولهای مجازی ادریوم را از یک کیف پول الکترونیکی بدزدد. شواهد نشان میدهد پولهای مجازی تولید شده براساس این فناوری دارای امنیت کامل نیستند. براین اساس حسابرسان داخلی در آینده همواره با دغدغه تقلب و سایر ریسکهای امنیتی این پول ها مواجه خواهند بود.
برخی از محدودیتهای فعلی بلاک چین که میتواند حسابرسان را با مشکل روبرو سازد عبارتند از:
• اگر یکی از کارکنان سازمان به صورت عمدی یا غیر عمدی مبلغی را به یک حساب نادرست منتقل کند، در حال حاضر امکانی برای بازگشت تراکنش وجود ندارد.
• اگر حساب بانکی یک سازمان در محیط پولهای رمزنگاری شده مورد سو استفاده قرار گیرد، هیچ مرجع قانونی در حال حاضر پاسخگو و رسیدگی کننده به این رخداد نخواهد بود (چرا که در بسیاری از کشورها هنوز پولهای رمزنگاری شده به صورت قانونی پذیرفته نشده اند).
• اگر کلیدی خصوصی که رمزنگاری با آن انجام شده است گم شود، امکان دسترسی به اسناد و وجوه تولید شده با آن وجود نخواهد داشت.
البته پیشبینیهای Deloitte و PWC نشان میدهند که تا زمان تأثیرگذاری بلاک چین بر مأموریتهای حسابرسان داخلی هنوز زمان زیادی باقی است. لیکن در صورت تحقق این رویکرد، تحول در روشها و رویکردهای حسابرسی ضروری است.
منبع: سایت حسابرسی فناوری اطلاعات
به عنوان مثال زمانی که فردی پولی را به حساب فرد دیگر انتقال میدهد، این تراکنش در چندین دفتر به صورت همزمان ثبت میشود. ثبت این تراکنش در دفاتر به صورت رمزنگاری شده بوده و همین رمزنگاری باعث میشود امنیت تراکنش افزایش یابد. ثبت اطلاعات تراکنش در چندین دفتر به صورت همزمان نیز باعث میشود که امنیت تراکنشها ارتقاء یافته و امکان دستکاری تراکنش وجود نداشته باشد چرا که در صورت دستکاری اطلاعاتِ تراکنش، باید این اطلاعات در تمام دفترها تغییر یابد و به دلیل اینکه این اطلاعات به صورت مستمر و زنجیره ای رمزنگاری شده اند، امکان تغییر آنها وجود ندارد. این روش جدید ثبت اطلاعات تراکنشها در دفاتر مالی مورد استقبال قرار گرفته است.
فناوری بلاک چین شبیه یک شبکه است که اطلاعات بر روی تمام گرههای آن ثبت میشود. هر گره یک دفتر است که تمامی اطلاعات را نگهداری میکند. بر روی هریک از این گرهها، نرمافزار بلاک چین نصب شده است و آنها میتوانند اطلاعات تراکنشها را ثبت کنند. زمانی که یک تراکنش اتفاق میافتد هر گره شبکه اطلاعات تراکنش را دریافت کرده، آنرا ارزیابی میکند و پس از تأیید یک کلید رمزنگاری شده برای آن تولید کرده و تراکنش را به گره دیگر ارسال میکند. گره بعدی نیز کلیدی رمزنگاری شده را از گره قبلی دریافت کرده و پس از ثبت اطلاعات و تولید کلید رمزنگاری جدید، تراکنش را به گره آتی ارسال میکند. هر مجموعه از اطلاعات تراکنشها در قالب یک بلاک به اطلاعات قبلی اضافه میشوند. به عنوان مثال طی یک ساعت حدود ۶ بلاک از اطلاعات که هر بلاک حاوی چندین تراکنش است، به اطلاعات قبلی افزوده میشود.
هر تراکنش مشتمل بر اطلاعات یک انتقال وجه است. هر تراکنش برای ثبت در گرهها دارای یک کد رمزنگاری شده (Hash) هستند. تراکنشهایی که به صورت متوالی رخ میدهند در کنار یکدیگر یک کد بزرگتر را ایجاد میکنند. تولید این کدها به صورت درختی انجام میشود تا تعداد کل کدهای تولید شده حاصل از تجمیع تراکنشها کاهش یابد. در نهایت کدهای تجمیعی بر روی یک بلاک ذخیره میشوند. اطلاعات این بلاک بر روی تمامی گرهها بهروزرسانی میشود. پس از تکمیل این بلاک، یک بلاک جدید تعریف شده تا اطلاعات تراکنشها را نگهداری دارد.
روش کار بلاک چین
نگهداری اطلاعات بلاکها بر روی گرههای مختلف شبکه را ماینینگ (Mining) مینامند. هر گره شبکه در واقع یک رایانه با قدرت پردازشی نسبتاً بالا است که اطلاعات قبلی را نگهداری کرده و اطلاعات جدید را نیز به صورت مستمر به اطلاعات قبلی اضافه میکند. نگهداری اطلاعات به این صورت باعث میشود تا آنها صحیح و معتبر بوده و امکان دخل و تصرف در آنها وجود نداشته باشد. افرادی که رایانههای ماینینگ را راه اندازی میکنند معمولاً به عنوان هزینههای ایجاد و نگهداری آنها مبلغی را به عنوان کارمزد تراکنشها دریافت میکنند.
خلق پول بر اساس فناوری بلاک چین
برای ایجاد پولهای جدید، ماینرها باید یک مساله ریاضی را توسط رایانه حل کنند. به ازای حل این مساله، مقدار جدیدی بیت کوین تولید شده و قابل فروش و انتقال به سایرین است. حل مساله و دستیابی به نتیجه به سختی صورت میگیرد. به عبارت دیگر از میان نتایج بدست آمده تنها تعداد بسیار محدودی نتیجه قابل قبول بوده و منجر به خلق یک واحد پول مجازی میشود. به بیانی ساده هر گره برای اینکه بتواند توسط سایرین گرهها مورد تأیید قرار گیرد، باید عبارت رمز آن باید تعداد مشخصی عدد صفر شروع شود. احتمال اینکه چنین عددی تولید شود بسیار پایین بوده و باید بارها تلاش صورت گرفته تا چنین عددی یافت شود. براین اساس هزینه رایانه و برق مصرفی آن برای ماینینگ بسیار زیاد است. زمانی که تعداد ماینرها در شبکه افزایش مییابند، شاخص سختی تولید بلاک جدید افزایش مییابد به نحوی که برخی از افراد شبکه را ترک میکنند تا مجدداً شاخص به وضعیت طبیعی باز گردد. هر بلاک جدید که توسط ماینر تولید میشود باید ضوابط شبکه را رعایت کرده باشد در غیر این صورت توسط اعضای شبکه طرد شده و قابل قبول نیست.
تأثیر بلاک چین بر مأموریتهای حسابرسان داخلی
بلاک چین زیرساختی را فراهم میآورد تا تراکنشها به صورت امن بر روی چندین دفتر توزیع شده ثبت شود. در این صورت امکان دستکاری اطلاعات وجود ندارد. چنین قابلیتی برای حسابرسان بسیار حائز اهمیت است. چرا که نیازی به انجام آزمونهای مختلف برای حصول اطمینان از صحت دادهها وجود نخواهد داشت. همچنین حسابرسان میتوانند به صورت مستقیم از صحت تراکنشها مطلع شوند. به عنوان مثال در حال حاضر سایتهای blockchain.com وblockexplorer.com دو مرجعی هستند که اطلاعات برخی از تراکنشهای انجام شده را منتشر میکنند.
برخی از متخصصان Deloitte پیشبینی میکنند که در صورت تحقق کامل بلاک چین، حسابرسی مستمر میسر خواهد شد. در این حال نظارت حسابرسان بر تراکنشها و حصول اطمینان از صحت آنها در زمان انجام تراکنش ممکن خواهد بود.
البته این تنها یک روی سکه است، بلاک چین گرچه یک بستر ایمن برای ثبت تراکنشها ارائه نموده، لیکن خود از تقلب و سو استفاده در امان نبوده است. تاکنون چندین مورد دزدی و تقلب در پولهای مجازی تولید شده براساس فناوری بلاک چین گزارش شده است.
به عنوان مثال در سال ۲۰۱۷ میلادی یک هکر توانست به ارزش ۳۲ میلیون دلار از پولهای مجازی ادریوم را از یک کیف پول الکترونیکی بدزدد. شواهد نشان میدهد پولهای مجازی تولید شده براساس این فناوری دارای امنیت کامل نیستند. براین اساس حسابرسان داخلی در آینده همواره با دغدغه تقلب و سایر ریسکهای امنیتی این پول ها مواجه خواهند بود.
برخی از محدودیتهای فعلی بلاک چین که میتواند حسابرسان را با مشکل روبرو سازد عبارتند از:
• اگر یکی از کارکنان سازمان به صورت عمدی یا غیر عمدی مبلغی را به یک حساب نادرست منتقل کند، در حال حاضر امکانی برای بازگشت تراکنش وجود ندارد.
• اگر حساب بانکی یک سازمان در محیط پولهای رمزنگاری شده مورد سو استفاده قرار گیرد، هیچ مرجع قانونی در حال حاضر پاسخگو و رسیدگی کننده به این رخداد نخواهد بود (چرا که در بسیاری از کشورها هنوز پولهای رمزنگاری شده به صورت قانونی پذیرفته نشده اند).
• اگر کلیدی خصوصی که رمزنگاری با آن انجام شده است گم شود، امکان دسترسی به اسناد و وجوه تولید شده با آن وجود نخواهد داشت.
البته پیشبینیهای Deloitte و PWC نشان میدهند که تا زمان تأثیرگذاری بلاک چین بر مأموریتهای حسابرسان داخلی هنوز زمان زیادی باقی است. لیکن در صورت تحقق این رویکرد، تحول در روشها و رویکردهای حسابرسی ضروری است.

" برای حمایـت از ما، لطفاً بر روی بنرهای تبلیغاتی سایت كلیك نمائید "
" اگر کسی خوبیهای تو را فراموش کرد، تو خوب بودن را فراموش نکن... "
" ای کاش یاد بگیریم، برای خالی کردن خودمان؛ کسی را لبریز نکنیم... "
" تنها « زمان » است كه دوست داشتن را ثابت می كند، نه « زبان »... "
" اگر کسی خوبیهای تو را فراموش کرد، تو خوب بودن را فراموش نکن... "
" ای کاش یاد بگیریم، برای خالی کردن خودمان؛ کسی را لبریز نکنیم... "
" تنها « زمان » است كه دوست داشتن را ثابت می كند، نه « زبان »... "