۱۴ مرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۴۳ ق.ظ
دارایی عبارت است از آنچه در اختیار کسی است و ارزش مبادله دارد، می توان دارایی را به دو گروه تقسیم کرد : دارایی مشهود و دارایی نامشهود. دارایی مشهود دارایی است که ارزش آن در خود دارایی است و به خصوصیات مادی آن بستگی دارد ( مانند کالا و ماشین آلات). دارایی نامشهود نماینده قانونی نسبت به منفعتی در آینده است. یعنی دارنده آن می تواند در آینده منافعی را بدست آورد. دارایی مالی یک نوع دارایی نامشهود است مانند سهام، اوراق قرضه و بدهی.
متن زیر برداشت شده از روزنامه دنیای اقتصاد:
دارايي هاي مالي (در مقابل دارايي هاي حقيقي) به عنوان دارايي هاي نامشهود (سهم الشرکه اي از يک مجموعه دارايي هاي شرکت) طبقه بندي مي شوند.
مالکيت دارايي نامشهود با انتشار يکي از انواع دارايي هاي مالي در قالب ابزار سرمايه اي (مالكيتي) يا ابزار استقراضي (بدهي) تامين مالي مي شود. افراد با دريافت انواع اوراق سهام يا انواع اوراق قرضه صاحب بخشي از سرمايه شرکت ها و عوايد حاصل از فعاليت شرکت ها مي شوند.
اين دارايي ها به سه گروه طبقه بندي مي شوند:
گروه اول: بدهي اي که ادعاي مقابل آن ثابت است. صاحب بدهي (دارنده اوراق) از سود، مبلغ ثابتي را مطالبه مي کند که از اين رو اين ابزار را «ابزار با درآمد ثابت» مي نامند.
گروه دوم: صاحب سرمايه (دارنده سهام يا سهامدار) از سود، مانده را مطالبه مي کند. به عبارت ديگر ، پس از پرداخت به دارندگان ابزار بدهي، مبلغي بر مبناي عايدات به دارنده اين دارايي مي پردازد.
گروه سوم: برخي از اوراق بهادار آميزه اي از هر دو گروه را مطالبه مي کنند و ابزار مالي در اختيار آنها دو زيستي يا دو رگه ناميده مي شود ؛ «سهام ممتاز» و «اوراق قرضه قابل تبديل» از اين گروه هستند.
علاوه بر اين سه گروه ، دارايي هاي مالي ديگري نيز وجود دارد که مشتق شده از سه گروه دارايي هاي مالي که ذکر شد، است. براي نمونه ، در برخي از قراردادها، طرف قرارداد يا ناچار است يا اين حق را دارد که يک دارايي مالي را در زماني در آينده بخرد يا بفروشد. بهاي اين گونه قراردادها از بهاي آن دارايي مالي، گرفته شده است؛ از اين رو اين قراردادها را «اوراق مشتقه» مي نامند. اين ابزارها امکان کنترل ريسک سقوط ارزش بازار دارايي هاي مالي (اوراق سهام و اوراق قرضه) يا امکان مقابله با خطر انتشار (عدم به فروش رسيدن اوراق بهادار در عرضه به مردم) را به ناشر اوراق و سرمايه گذار مي دهد.
همچنين، اوراق مشتقه اي وجود دارند که مجموعه اي از قراردادهاي آتي و قراردادهاي اختيار معامله هستند؛ اين اوراق عبارتند از: «قراردادهاي معاوضه» ، «قراردادهاي سقف» و «قراردادهاي کف». به طور کلي، قراردادهاي مشتقه، راهي کم هزينه براي مهارکردن برخي خطرهاي عمده در اختيار ناشر اوراق و سرمايه گذار قرار مي دهد.
متن زیر برداشت شده از روزنامه دنیای اقتصاد:
دارايي هاي مالي (در مقابل دارايي هاي حقيقي) به عنوان دارايي هاي نامشهود (سهم الشرکه اي از يک مجموعه دارايي هاي شرکت) طبقه بندي مي شوند.
مالکيت دارايي نامشهود با انتشار يکي از انواع دارايي هاي مالي در قالب ابزار سرمايه اي (مالكيتي) يا ابزار استقراضي (بدهي) تامين مالي مي شود. افراد با دريافت انواع اوراق سهام يا انواع اوراق قرضه صاحب بخشي از سرمايه شرکت ها و عوايد حاصل از فعاليت شرکت ها مي شوند.
اين دارايي ها به سه گروه طبقه بندي مي شوند:
گروه اول: بدهي اي که ادعاي مقابل آن ثابت است. صاحب بدهي (دارنده اوراق) از سود، مبلغ ثابتي را مطالبه مي کند که از اين رو اين ابزار را «ابزار با درآمد ثابت» مي نامند.
گروه دوم: صاحب سرمايه (دارنده سهام يا سهامدار) از سود، مانده را مطالبه مي کند. به عبارت ديگر ، پس از پرداخت به دارندگان ابزار بدهي، مبلغي بر مبناي عايدات به دارنده اين دارايي مي پردازد.
گروه سوم: برخي از اوراق بهادار آميزه اي از هر دو گروه را مطالبه مي کنند و ابزار مالي در اختيار آنها دو زيستي يا دو رگه ناميده مي شود ؛ «سهام ممتاز» و «اوراق قرضه قابل تبديل» از اين گروه هستند.
علاوه بر اين سه گروه ، دارايي هاي مالي ديگري نيز وجود دارد که مشتق شده از سه گروه دارايي هاي مالي که ذکر شد، است. براي نمونه ، در برخي از قراردادها، طرف قرارداد يا ناچار است يا اين حق را دارد که يک دارايي مالي را در زماني در آينده بخرد يا بفروشد. بهاي اين گونه قراردادها از بهاي آن دارايي مالي، گرفته شده است؛ از اين رو اين قراردادها را «اوراق مشتقه» مي نامند. اين ابزارها امکان کنترل ريسک سقوط ارزش بازار دارايي هاي مالي (اوراق سهام و اوراق قرضه) يا امکان مقابله با خطر انتشار (عدم به فروش رسيدن اوراق بهادار در عرضه به مردم) را به ناشر اوراق و سرمايه گذار مي دهد.
همچنين، اوراق مشتقه اي وجود دارند که مجموعه اي از قراردادهاي آتي و قراردادهاي اختيار معامله هستند؛ اين اوراق عبارتند از: «قراردادهاي معاوضه» ، «قراردادهاي سقف» و «قراردادهاي کف». به طور کلي، قراردادهاي مشتقه، راهي کم هزينه براي مهارکردن برخي خطرهاي عمده در اختيار ناشر اوراق و سرمايه گذار قرار مي دهد.